( طلبه رسانا )

( طلبه باید رسانای فرهنگی باشد نه عایق یعنی هرآنچه از نیکی فرا میگیرد بتواند به مردم هم برساند )

( طلبه رسانا )

( طلبه باید رسانای فرهنگی باشد نه عایق یعنی هرآنچه از نیکی فرا میگیرد بتواند به مردم هم برساند )

(  طلبه رسانا  )

( اللهم عجل لولیک الفرج )
( ففرو الی الله )

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ مرداد ۹۸، ۱۵:۱۷ - یا صاحب الزمان ادرکنی
    👌👌

۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نوشته های میلادزارعان» ثبت شده است

عبادت و تقوا دوبال مکمل یکدیگر...

دوشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۳۶ ب.ظ

به نام خالق هستی

@ عبادت کردن یعنی هرآنچه خدا امر کرده است را انجام دهیم و تقوا کردن یعنی دربرابر گناه ایستادگی به خرج داده و ازگناه دوری کنیم...

پس تقوا خود نوعی از عبادت است...


ولی منظور ما از عبادت دراین مطلب عبادت های شخصی همانند نماز وروزه و قران وزیارات و دعاهاست...


ببینید دوستان یکی از فلسفه های مهم عبادت این است که انسان اراده دربرابر گناه پیدا کند و آنرا انجام ندهد...

ساده تر بگویم خدا نمازی را که انسان را ازگناه و اخلاق های رذیله دور نکند نمی خواهد...

پس کسی که عبادتش کیفیت داشته باشد باید به همان میزان عبادتش در برابر گناه تقوا داشته باشد...

ولی این دو خیلی همدیگر را دوست دارند و ی جورایی عاشق هم هستند...


آیا کسی که عبادتش سست است می تواند از نگاه به نامحرم بگذرد؟! مسلما خیر... فرض کنید عبادتش در حدی بود که دربرابر این گناه تقوا پیشه کند...دراینصورت می دانید این تقوا چقدر به عبادتش کمک خواهد کرد؟!

این تقوا باعث می شود که:

@عبادتش را با معرفت بیشتری انجام دهد..برای مثال نمازش حضور قلب بیشتری پیدا خواهد کرد...


@باعث می شود تا با میل و رغبت بیشتری عبادتش را انجام دهد...برای مثال انتظار وقت نماز را می کشد....


@باعث می شود به عبادتش افزوده شود برای مثال بعد نمازش می گوید بگذار تا یه زیارت عاشورایی هم بخوانیم...


لذا با تقوا پیشه کردنش عبادتش بیشتر می شود دوباره خود این عبادت باعث می شود خود را برای تقواهای سخت تر اماده کند خود آن تقوا دوباره...

واین برای شخص سیروسلوک به سوی خدا ایجاد می کند و باعث می شود شخص پله به پله مسیر را برای خدایی تر شدن و مقامات معنوی طی کند...

البته تقوا و عبادت آثار و برکات دیگر هم دارد که انشاله در مطلب های بعدی خدا توفیق دهد برایتان عرض خواهم کرد...

ومن اله تعوفیق


هر گناهی را که ترک کنی یکی ازاین پله هارا سیر خواهی کرد..تاحالا چندتا ازاین پله هارا طی کرده ای؟؟!!!


۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۳۶

عبادت های روزانه را دست کم نگیر...

يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۲۱ ق.ظ

به نام خالق هستی

جالبه!!!

حرف بعضی تخصیل کرده هامون  یا افراد ازخدا بی خبر جالبه...!!!

بروبابا عبادت مال افراد بیکار است...اشخاصی که کار مهمی ندارند میرن عبادت میکنند...!!!

واقعا خنده داره!!! چقدرآدم باید فکرش محدود باشه!!!چقدر آدم باید دیدش منفی و مادی باشه!!!

آیا واقعا حرفاشون حقیقت داره؟! عبادت مال آدم های بیکاره؟؟؟!!!

خیر...

اصلا...

در ارزش عبادت های فردی مثل نماز وروزه و قران خواندن وزیارات ودعاها و...همین بس که حدا به پیامبر اکرم امر نمود که بخش مهمی از شب را به عبادن ونماز وذکر سپری کن زیرا مسِئولیت سنگینی بردوش تو کذاشته شده است...

پیامبر بیکار بود که عبادت کنه؟!

کار و مسئولیت مهم تراز کار پیامبر؟!!!

پس بدانید تمام این حرف ها از آدم های شنیده میشه که:


@خود اهل نماز ودعا نیست پس میخواهد خودرا توجیه کند

یا اینقدر سرش به مادیات گرم شده که امور معنوی نزدش کمرنگ شده وانرا بی ارزش می داند ویا...

 @واقعا برای چنین افرادی متاسفم..چون عمرخودرا دارند در تباهی می گذرانند...


باید بدانید که یکی از مهمترین فلسفه های عبادت این است که شخص خودساخته می شود ودربرابر گناه اراده معنوی پیدا میکند...جوانان باید ازهمین الان معنویت خودرا با عبادت تقویت کنند تا دراینده به نحو احست تصمیم گیری کنند واز انچه دررراه خدا ومعنویت نیست پرهیز کنند...واین خیلی مهم است...


سعی کنید درروز نمازهایتان سروقت بخوانید ودر کنار ان یک زیارت عاشورایی قرانی سجده ای ...انجام دهید مطمئن باشید اراده تان قوی خواهد شد وخود خواستار معنویت بیشتری خواهی بود...



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۲۱

انسان وراه های شناخت...

پنجشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۵، ۰۳:۱۸ ب.ظ

به نام خالق هستی

انسان که ب یه چیز علمی دارد پس انرا شناخته است...

انسان ازراه های مختلف شناخت کسب میکند.یکی از راه های مهم شناخت توسط انسان مقایسه کردن است...

اساسا انسان یک چیزی را میشناسد چون نقطه مقابل انرا شناخته است...مثلا انسان تاریکی را درک میکند چون نور را قبلا درک کرده است..میداند اگر نور دریک جا نباشد پس حتما آنجا تاریک است...

لذا اگر نوری وجود نداشت انسان تاریکی را درک نمیکرد.سایه را درک نمیکرد و...ویا مثلا علم ودانش را درک میکند چون میداند  نقطه مقابله ان جهل ونادان است...تشنه است پس آب میخواهد حال اگر تشنه بود وچیزی ب نام اب وجود نداشت دیگر درطلب آب نبود بلکه فقط میگفت چه حال بدی دارم وچگونه باید خوب شوم...

.پس انسان چیلی از وجودهارا با مقایسه ونقطه مقابل دیدن ان میشناسد...


لذا

     بخاطرهمین است  که شناخت حدا در حدتوان انسان نیست وانسان درشناخت وجود خدا عجزوناتوان است...

چون خدا نقطه مقابلی ندارد که انسان بخواهد خدا را باآن مقایسه کند..خداوند مثل ومانندی ندارد و نقطه مقابل هم برای ان تصور نمیشود یعنی نمیتوان بی خدایی را درک کرد تا خدارا شناخت...

دراصل خدا نمیتوان وجود نداشته باشد.الله نور السماوات والارض...بخاطر همین انسان ازراه مقایسه ونقطه مقابل دیدن نمیتواند ب شناخت خدا دسترسی پیدا کند...

پس برا شناخت خدا ان هم درحد جزیی که انسان را کفایت کند باید سراغ راه هایی مثل عقل واستدلال...تفکر درافرینش...فطرت ادمی و... ب وجود خدا پی برد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۱۸

کلیات گناه3...

جمعه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۲۵ ب.ظ
به نام خالق هستی.

مهمترین زمینه های گناه
انسان هرکاری که میکند دلیلی برای خوددارد وتا یک منفعت یک لذت یک مزیتی برایش نداشته باشد ان کاررا انجام نمیدهد...
انسان گناه میکند پس حتما دلیلی دارد..چه دلیلی؟ آیا گناه برایش فایده ای دارد؟ایا چیزی باگناه کردن بدست می اورد؟ گناه کردن چه منفعتی برایش دارد؟!!!
 گناه کردن دلالی دارد که ما به شرح مختصری از آنها می پردازیم...
 
لذت گناه
لذت داشتن یکی از مهم ترین دلایل گناه کردن انسان است....انسان می بیند لذت دارد پس انجام میدهد...شهوت جنسی یکی ازمهمترین لذت های انسان است پس دوست دارد به آن لذت برسد.غیبت کردن برایش لذت دارد چون کینه ی خودرا ازدلش بیرون میریزد..لذا هرگناهی برای انسان یک لذتی دارد و انسان مشتاق آن لذت هاست...
نفس اماره

نفس اماره یار وفادار گناه است...به نحوی که باتمام گناهان موافق است ومشتاق تمام لذت ها میباشد..این نفس دائم به انسان خطاب مسکند که فلان کاررا دوت دارم پس انجامش بده به هیچ چیزی قانع نیست ومیخواهد همه را تجربه کند...درماه رمضان شیطان ها درغل وزنجیرند پس اگرانسان گناه کند به ندای نفس اماره اش گوش اده نه به شیطان...دشمن ترین دشمن انسان همین نفس اماره است..

شیطان
 شیطان نیز بوسیله خود ویارانش وباهمدستی نفوس اماره ولذت های گناهان  سعی میکند انسان را به چالش بکشد..شیطان تمام لذتهای گناهان را یادآور انسان میکند.سعی میکند گناهن را نزد انسان لذتبخش شیرین جذاب وارزشمند جلوه دهد ودراین راه بسیار ماهر عمل میکند به نحویکه انسان خیال میکند این تصورات درفکرخودش هست ولی غافل ازآنکه شیطان دارداین حرفهارا به او القا میکند...
فرهگ وجامعه زندگی
ازمهم ترین عوامل گناه فرهنگ ونوع زندگی مکانی است که انسان ها زندگی میکندد...درجامعه ای که همه بی حجاب وبی غیرت رشد کرده اند واصلا چنین کارهایی را بد نمی دانند زمینه گناه کاملا محیا است...
رزق وروزی حرام
ایمان سست وعبادت کم
معاشرت بامردم ازخدا بی خبر
و...ازعواملی است برای زمینه انواع گناهان...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۲۵