( طلبه رسانا )

( طلبه باید رسانای فرهنگی باشد نه عایق یعنی هرآنچه از نیکی فرا میگیرد بتواند به مردم هم برساند )

( طلبه رسانا )

( طلبه باید رسانای فرهنگی باشد نه عایق یعنی هرآنچه از نیکی فرا میگیرد بتواند به مردم هم برساند )

(  طلبه رسانا  )

( اللهم عجل لولیک الفرج )
( ففرو الی الله )

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ مرداد ۹۸، ۱۵:۱۷ - یا صاحب الزمان ادرکنی
    👌👌

تفاوت بزرگواری روح با بزرگی روح

چهارشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۷، ۱۰:۳۵ ب.ظ

به نام خالق  هستی

@روح انسان خاصیت شکل پذیری دارد...روح انسان هم میتواند بزرگ باشد وهم میتواند بزرگوار باشد...اگر بزرگوار باشد مسلما پس بزرگ هم خواهد بود ولی هربزرگی روح نمی تواند بزرگوار باشد...

هرکسی همت بزرگی داشته باشد پس روح بزرگی هم خواهد داشت همت کوچک نشان از روح کوچک است...


همت بزرگ در راه علم ودانش

برای مثال بعضی ها ددرراه علم همت بزرگی به خرج خواهند گذاشت و روز به روز خواستار اطلاعات بیشتری هستند وبعضی هاهم به یک دیپلم بسنده میکنند اهل علم و دانش نیستند...

برای مثال: ابوریحان کسی بود که دربستر مرگ هم داشت ازفقیهی که برای عیادتش امده بود سوال فقهی می پرسید وباخود میگفت بدانم وبمیرم بهتر است که ندانم وبمیرم...این همت بزرگ درراه دانش مطلوب است و برای روح بزرگواری هم می اورد...


همت بزرگ دردراه کسب مال وثروت

بعضی هاهم همت شان در کسب مال وثروت می باشد به نحوی که از خواب و اسایش وراحتی های دیگرش می گذرد که مال بیشتری بدست آورد...به نظر شما این همت ستودنی است؟ آیا انسان برای مال وثروت به دنیا امده است؟ این همت اصلا برای روح انسان بزرگواری نمی آورد وانسان را به کمالات نمی رساند...


همت بزرگ درراه پست ومقام

خیلی هاهم چنان برای برای پست ومقام تلاش میکنند که گویی مقصد نهایی شان یک مقام است وتمام...برای مثال خیلی ها دربهترین دانشگاه ها برای یافتن یک جایگاه والای مادی درس می خوانند...نادرشاه کسی بود که اینقدر سرش به حکومت و غارت کشورها مشغول بود که بعضی اوقات چهارپنج روز وقت نمی کرد چکمه های خود را ازپا دربیاورد..آدمی بخواهد مثل نادر باشد دیگر نمی تواند روی پرقو بخوابد.نمی تواند آسایش داشته باشد...


واما بزرگواری روح...

انسان می تواند با همت های بلند دریک موضوع روح خودرا بزرگ کنند ولی همت درصورتی بزرگواری  برای روح می آورد که آن همت برای انسان کمالات و انسانیت بیاورد مثل همت در کمک به دیگران..همت در عبادت کردن زیاد...همت دردرس خواندن بانیت خدایی و....

بنابراین روحی از بزرگواری برخوردار است که دارای همت های مطلوب باشد نه همت هایی مثل همت درکسب مال وثروت...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۷ ، ۲۲:۳۵

توکل به خدا

دوشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۲۳ ب.ظ

به نام خالق هستی.


و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شی ء قدرا (سوره ظلاق آیه سه)
ترجمه: وهرکس برخدا توکل کند خدا برای او کافی و بس است چراکه که همانا خداوند برهمه چیز بالغ است و خداوند برای هرچیزی مقداری قرار داده است.


  @ یک نکته ای که در این ایه میتوان به آن اشاره کرد این است که خداوند برای هرچیزی مقداری قرار داده داست  یعنی شما چه بر خدا توکل کنی چه نکنی نمیتوانی از اون مقدار تجاوز کنی  منتهاش با توکل برخدا خدا برای او کفایت میکند  یعنی هرانچه لازم و صلاح باشد خداوند به او میدهد و اگر یک امر واااقعا به صلاح شخصی نباشد خداوند مسلما در جای دیگر برای او چنان جبران کند که بنده قانع شود انهم به نحو احسن

نکنه دیگر که باید به آن توجه کرد این است که با توکل قرار نیست هرانچه تو ذهن بشری خطور میکند به او داده شود بلکه پشت پرده های خواسته بشری ممکنه براوورده شود
بطور مثال شاید یک شغلی واااقعا به مصلحت شخصی نباشد اما همین که انسان ان شغل را برای ارامش بهتر اقتصاد بهتر و...میخواهد خداوند به شخصیکه بر او توکل  کرده باشد چندبرابرش را در شغل و جای دیگر به او میدهد که حتی شخص اعتراف میکند که خداروشکر که فلان شغل برایم فراهم نشد

پ ن : ای بنده با عقیده تماااام کارت را به خدا واگذار کن که هرانچه دنبال ان هستی با توکل بدست خواهی اوورد...
التماس دعا






۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۲۳

انانیت

دوشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۲۵ ب.ظ

به نام خالق هستی


من

تمام مشکلات ما به همین کلمه برمیگردد...



این من یعنی همان نفس...


و چه زیرک و پدرسوخته ای است این نفس که چنان خودرا بین اصل وجودمان جا کرده که ما او را من می نگریم و اورا همان خود واقعی میدانیم...

بیخود نیست که پیامبر فرمود دشمن ترین دشمن تو همان نفس توست..

به تظرتون اگر این نفس و خود تخیلی وجود نداشت شیطان را چاره ای بود؟؟!!! مثل این است که بگوییم راننده بدون اتومبیل..آیا راننده بدون اتومبیل معنی میدهد آیا اگر اتومبیلی نبود چیزی به نام راننده وجود داشت؟!!!!! عین همین مثال اگر نفس تخیلی نبود چیزی ب نام وسوسه های شیطان وجود نداشت...

نفس و شیطان دو دوست جدایی ناپذیرند..این درحالی است که اگر انسان فریب شیطان را خورد نفس تشکر و سپاسگزاری عجیبی نسبت به دوست خود شیطان دارد و باهم خود را برای پروژه ی بزرگتری آماده میکنند و نقشه می چینند...

بیچاره عقل اگر تسلیم این دو دشمن شود...

عقل اگر عقل باشد میفهمد که توان مقابله با این دو را ندارد...لذا خود را در پناه خدایش قرار میدهد و از خدا مدد میخواهد...


من...
من دوست دارم...
من میخواهم...
من میتوانم...
من هستم...
من شدم...
من خواهم شد...
من بودم..
من میشوم...
من خواهم بود...
من توانستم...
من میتوانم...
من شدم..
من هستم...
من اگر...
من باید...
من حتما... 
من شاید...
این من ها اگر برای بزرگی و فعال سازی خود باشد و نیت بزرگی برای مردم را دارد همان خسران ابدی خواهدبود ولب اگر منظور از این من آن روح القدس و اصل وجود باشد و در هدف بندگی به کار برده شود عین سعادت خواهدبود...


أنانیت با بندگی را رابطه ای نیست...

اصولا تقرب بخدا دو تحول را در وجود انسان ایجاد میکند

۱-انسان حس حقیر بودن و ضعیف و خار بودنش نسبت به پروردگارش بیشتر میشود

۲-عظمت و کبریاء پرودگار نزدش بیشتر تجلی میکند...
👇👇👇


لذا هرچه انسان تقرب واقعی داشته باشد حس من بودنش کاسته میشود و از من بودن ب سوی او بودن کوچ میکند...
نکته قابل توجه آن است که مدعی الی الله باید بداند که فکر نکند که در این راه قرار است چیزی از آن خود برای خود رقم بزند بلکه برعکس قرار است اول خواسته خود و بعد هم خود را فراموش کند...

این حقیقت را بسیاری از سالکان و.مومنان توجهی ندارند و فکر میکنند قرار است در این راه چیزی برای خود به ارمغان آورند...

آن دنیا به عظمت کارمان پی خواهیم برد اگر این دنیا از خود بودن خارج بشویم...

والعصر ان الانسان لفی خسر
این آیه بدجور گوشزد به مومنانی است که فکر میکنند با این زندگی آرام وخوش  ابرومند وتفریح و...راه بندگی را در پیش گرفته اند...


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۲۵

زیباترین خاطره از نماز

چهارشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۰۱ ب.ظ



#داستانک_معنوی

برگرفته از وبلاگ عشق فقط خدا 

ماجرایی دلنشین :

 حاﺝ ﺁﻗﺎ ﻗﺮﺍﺋﺘﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﻜﺮﺩ :

 ﺩﺭ ﺳﺘﺎﺩ ﻧﻤﺎﺯ ﮔﻔﺘﯿﻢ:

ﺁﻗﺎﺯﺍﺩﻩﻫﺎ، ﺩﺧﺘﺮﺧﺎﻧﻢﻫﺎ، ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﯾﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ .

 ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﺷﺖ، ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺑُﻬﺘﻤﺎﻥ ﺯﺩ، ﺩﺧﺘﺮ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ، ﻣﺎ رﯾﺶﺳﻔﯿﺪﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﮐﺮﻧﺶ ﻭﺍﺩﺍﺷﺖ .

 نوﺷﺖ ﮐﻪ ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ :
ܓ
 ﺩﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ ﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺩﺍﺭﺩ ﻏﺮﻭﺏ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ،

 ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﯾﻢ ﮔﻔﺘﻢ : ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ،

 ﮔﻔﺖ : ﺧﻮﺏ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺗﻮﯼ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ،

 ﮔﻔتم : ﺑﺮﻭﯾﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﻧﮕﻪﺩﺍﺭ.

 پدﺭ ﮔﻔﺖ : ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﭽﻪ ﻧﮕﻪ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﺩ،

 ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﻟﺘﻤﺎﺳﺶ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ .

 ﮔﻔﺖ : ﻧﮕﻪ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﺩ .

 ﮔﻔﺘﻢ : ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮ.

 ﮔﻔﺖ : ﮔﻔﺘﻢ ﻛﻪ ﻧﮕﻪ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﺩ، ﺑﻨﺸﯿﻦ. ﺣﺎﻻ ﺑﻌﺪﺍً ﻗﻀﺎ ﻣﯽﮐﻨﯽ .

 دیدم ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻏﺮﻭﺏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻔتم ﺑﺎﺑﺎ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯽﮐﻨﻢ، ﭘﺪﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ،

 ﺍﻣﺎ ﮔﻔتم: "پدﺭ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻩ ﻣﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﮕﯿﺮﻡ ."

 ﻣﯽﮔﻔﺖ ﺳﺎﮐﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﺯﯾﭗ ﺳﺎﮎ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ، ﯾﮏ ﺷﯿﺸﻪ ﺁﺏ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ . ﺯﯾﺮِ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺳﻄﻞ ﺑﻮﺩ، ﺁﻥ ﺳﻄﻞ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺁﻭﺭﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ . ﺩﺳﺖِ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ، ﺷﯿﺸﻪ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ، ﺳﻄﻞ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ . ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﻭﺳﻂ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻭﺿﻮ ﮔﺮﻓﺖ .

ﻗﺮﺁﻥ ﯾﮏ ﺁﯾﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: "ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﻬﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻟﻬﺎ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﻪ ﺷﺮﻃﯽ ﮐﻪ ﺍﺧﻼﺹ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ،" ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺧﻮﺩﻧﻤﺎﯾﯽ ﮐﻨﺪ، ﺷﯿﺮﯾﻦﮐﺎﺭﯼ کنید ،

 ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺷﻮﻓﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﯾﺪ ﻛﻪ ﺩﺧﺘﺮﺑﭽﻪ ﻭﺳﻂ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﺿﻮ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ،

 ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺩﺧﺘﺮ ﭼﻪ ﻣﯽﮐﻨﯽ؟

 ﮔﻔت : ﺁﻗﺎ ﻣﻦ ﻭﺿﻮ ﻣﯽﮔﯿﺮﻡ، ﻭﻟﯽ ﺳﻌﯽ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺁﺏ ﺑﻪ ﻛﻒ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻧﭽﮑﺪ . ﺑﻌﺪﺵ ﻫﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﻭﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ، ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ .

 ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺷﻮﻓﺮ ﯾﮏ ﻛﻤﯽ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﻔﺖ .

 ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ : ﻋﺒﺎﺱ ﺁﻗﺎ، ﺑﺒﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﺿﻮ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ .
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺟﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺩﺭ ﺁﯾﻨﻪ ﻫﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ. ﻣﺪﺍﻡ ﺟﺎﺩﻩ ﺭﺍ
ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺁﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺟﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺁﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ. ﻣﻬﺮ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻫﻢ
ﻧﺸﺴﺖ .

ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ : ﺩﺧﺘﺮ ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ؟ ﺻﺒﺮ ﻛﻦ، ﻣﻦ ﻣﯽﺍﯾﺴﺘﻢ .
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺩﺧﺘﺮﻡ، ﺁﻓﺮﯾﻦ .


ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯽﮔﻔﺖ : ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ، ﻣﻦ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ . ﯾﮏ
ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺍﺗﻮﺑﻮﺳﯽﻫﺎ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﺮﺩﻧﺪ . ﯾﻜﯽ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ، ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻫﻢ
ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ . ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ : ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﭼﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﻫﻤﺘﯽ ﺍﺳﺖ، ﭼﻪ ﻏﯿﺮﺗﯽ، ﭼﻪ ﻫﻤﺘﯽ، ﭼﻪ ﺍﺭﺍﺩﻩﺍﯼ، ﭼﻪ ﺻﻼﺑﺘﯽ، ﺁﻓﺮﯾﻦ، ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ، ﺣﺠﺖ ﺍﺳﺖ. ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﮐﺮﺩ، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ.

ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ،
ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ .

ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﯾﮏ ﻋﺪﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ .
ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ...

*****************************

عشق فقط خدا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۰۱

تلبیس نفس

دوشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۵۸ ب.ظ

به نام خالق هستی


مطلب شماره ۹- ۹۶




  💠تلبیس نفس  در مراحل تکامل💠


عزیزان  باید یک حقیقت را همیشه بپذیریم و مهمتر اینکه با خود در شرایط مختلف یادآور شویم  که  این نفس انسان دست بردار از ما نیست  و هرجا در هرشرایطی به هرحال به یک نحوی میخواهد خود را ارضا کند😱😱😱


این‌مسئله را ساده نگیرید اگر واقعا  به فکر دنیای باقی خود هستید

در روایت آمده که شیطان در زمان رجعت به دست نبی اکرم کشته خواهدشد   دراین زمینه از علامه طبایایی سوال شد که آیا پس ازشیطان سفره فساد برچیده میشود ؟ پاسخ دادندکه خیر   و انسان ممکن است بر اثر رذیله هایی که  توسط شیطان در دلش کاشته شده گناه کند و این جدا از نفس نیست...

به فکر باشیم...

نفوس آدمی  عمری طولانی تر از شیطان دارد  او حدود ی هفتاد هشتاد سال با ما همراه است که آنچه از دنیا اورا سیراب میکند با اختیار خود ما از ما دریافت کند

تکرار میکنم:  با اختیار خود ما از ما بگیرد


پس نباید از آن غافل شد‼️‼️‼️


اما تلبیس او در مراحل تکامل 👇👇👇


فکر نکنیم نفس فقط در مراحلی که انسان دچار معصیت ها است دامنگیر انسان است  بلکه به مراتب در مراحل بالاتر خودسازی خطرناک‌تر میشه👌


مثل ببر درنده ای میماند که خوراک‌های لذید و متنوعی در اختیار او است  در اینصورت اگر بعضی از خوراکی هارا از او منع کنی  شاید واکنش جدی و مخالفتی از خود نشان ندهد  اما همینکه دید خوراکش دارد به پیسی میرسد  مسلما  اونوقت هست که درنده تر از قبل شده و برای کسب آنها تلاش خواهد کرد

همین قضیه برای نفوس آدمی نیز صدق میکند  بااین تفاوت که درندگی نفس خفی و خناس است  یعنی آدمی شاید فکر کند فلان کار یا فلان عمل و تیت برخواسته از عقل و فطرت باشد  اما دریغ که نفس دارد آنرا کارگردانی میکند

چرا که نفسی که تشنه شده ممونه به مراااتب ضررها و ویرانی های ناجور تری را به انسان وارد سازد

برای نمونه  اگر در مراحل پایینی   خوراک خودنمااایی را به او هدیه میدادی  اگر حواست نباشد در مراحل بالاتر که رشد کرده ای و همان‌گناه خودنمایی را ازش گرفته ای ممکنه  طمع ریا اورا گرسنه کرده و با توجیهات و زیباسازی های شیطان  خوراک  ریا را از چنگ تو بکشد و انسان را دچار گناه کبیره ریا کند😢


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۵۸

نفس

دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۴۲ ب.ظ


به نام خالق هستی


مطلب شماره ۸-۹۶


                       ♨️نفس♨️

با تنزل آدمی بر روی کره خاکی این جسم با خواسته ها و هواهایی مواجه شد تا خود را ب ظاهر به آرامش برساند

اما خواسته های این جسم با خواسته های روح آدمی در تضاد است و هرچه خواسته های جسم برآوورده شود اشتهای روح برای جذب تغذیه ها تضعیف شود✅

اما افسوس‼️‼️‼️

آدمی در دنیا چه کرد؟(اکثرهم)

قریب به ۱۲۰مورد خداوند متعال در قرآن یادآور میشود که اکثرهم

لایعلمون‼️

لایعقلون‼️

لایتفکرون‼️

لایعملون‼️

باید هم اینطور خدا در قرآن تذکر دهد چون خداوند  دید مشغله های بی ثمر آدمی در زمین را👌

گویا انسانها عمر خود را برای آرامش نفس خبیثه خود تلف میکنند

چندین سال درس میخواند که یعنی...

چندین سال مال جمع میکند که یعنی...

چندین سال زحمتها کشد که یعنی...

انسان را واقعا چه شده؟؟؟

چه کارهایی که این نفس ها در کالبدها نمیکنند‼️

هرکدام به یک نحوی‼️‼️‼️

آیا به نظر داری حقیقت خود را داری رشد میدهی؟ 

و چه صبری دارد خداوند‼️

نفس ها را میخورانند

نفس هارا میخوابانند

نفس هارا مشهور میکنند

نفس هارا نما میدهند

نفس هارا ریاست دهند

نفس هارا غرور و تکبر دهند

نفس هارا آسایش مالی دهند

نفس هارا چه ها که نمیکنند

هر کالبدی به یک نحوی و برحسب موقعیتش‼️‼️‼️

ای داد بیداد⚠️⚠️⚠️

چی را داری بها میدهند؟

همان که به گفته حبیب الله و ولی الله دشمن ترین دشمنت هست را؟؟؟‼️‼️

حواست هست؟

حواست به چی جمع شده؟ مطمنی به خودت جمع هست؟ یا به توهمی که خیال میکنی خود هستی؟؟؟

یک عمر سرمایه روی او کردی بعد در عالم واقعیت حقیقت را خواهی دریافت





به فکر خود باشیم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۶ ، ۲۳:۴۲

اذکار معنوی

جمعه, ۷ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۵۹ ب.ظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۶ ، ۲۲:۵۹

نذر کنید

سه شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۴ ب.ظ

به نام خالق هستی.





مطلب شماره ۷-۹۶✍️

ویژه محرم🖤🖤🖤

نذر کنید👇👇👇

همه ما کم و بیش از فضیلت اشک بر سیدالشهدا آگاه هستیم...
اشک بر حسین شاید کوچکترین آثارش آن باشد که به فرموده امام رضا ع با یک قطره اشکی تمااااام گناهانت آمرزیده میشود..‌.
بعضیها میگویند یعنی همه ی گناهان ؟؟؟
بله...همه گناهانت(غیر از حق الناس البته که باید حق آن ادا شود)

یکی از بزرگان در فکر با خود میگفت که یعنی چطور همه گناهان آمرزیده میشود؟؟ امام زمان را رابطه ای دید که فرمود فلانی!!! جدم حسین تمام دارایی اش را در راه خدا داد !پس بدان بخشش تمام گناهان بعید و عجیب نیست و...

واینجاست که اهل معرفت قبل از محرم چله نذر میگرفتند برای رزق محرم شان..
دوستان نذر کنید..صلواتی..زیارت عاشورایی..توسلی..و...از خدا بخواهید خداوند رزق گریه بر امام حسین را بهتان عطا کند
چرا که به فرموده امام صادق ع گریه بر حسین بزرگترین رزق است..‌
نذر کنید..
قبل از روضه رفتن نذر کنید ک امشب بی بهره از این رزق نمانید...



والسلام♦️♦️♦️

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۶ ، ۲۳:۲۴

روحیه انکسار و بندکی

دوشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۰۳ ق.ظ


  1. 💧بنام خالق هستی💧

  2.          💠روحیه انکسار و بندگی💠
  3.                      👇👇👇
  4. ✍️  با کمی تامل میتوان فهمید که بندگی خییلی فراتر از دایره انجام واجبات است، گرچه انجام واجبات و ترک محرمات جزو ک هیچ بلکه بخش اعظمی از بندگی و طاعت خدا را شامل میشود
  5. اما اینی که انسان خود روحیه بندگی داشته باشد توفیقی فرااااتر از انجام تکلیف است
  6. بندگی توفیقی بر فراز قله ها است و پدیده ای ظریف که ممکنه برخی از آن غافل بوده و درتخیلات خود اموراتش را بندگی در راه خدا بداند
  7. روحیه بندگی آن است که انسان درپناه ازل وابدی با انجام وظایفش آرامش یافته و خود را ب تضرع و خضوع وسرشکستگی و گریه وزاری هرچه بیشتر باقی بیابد🔆
  8. این درست که بندگی مراتب و درجات مختلف دارد( طمع پاداش، ترس عقاب،حفظ آبرو،و..‌.) اما کیفیت این اطاعت  ممکنه چنان ضعیف شود که از دایره بندگی خارج میشود و حتی مقابل اطاعت قرار گرفته و تبدیل به نافرمانی و گناه میشود و این چنین است که خودبینی و غرور وعجب را از گناهان کبیره برشمرده اند، و این امری است روشن چرا که  اساس بندگی برپایه این است که اولا انسان هرتوفیقی را از جانب خدا داند دوما آنرا مطلقا برای خدا انجام داده،و به جای امیدواری به طاعتش امیدوار به فضل و رحمت خدا باشد🔆
  9. اما نمیدانم چه میشود ک این انسان عاجز بر عبادت خود سرمایه گذاری کرده وگویا از خدا طلبکار است و این نوع تفکر به دور از بندگی است🔆
  10. شخصی که برای طمع پاداش و ترس از عقاب و یا هر دلیل دیگر طاعت خدا را انجام میدهد باید طاعتش را نوعی قرارداد با خدا بداند ن بندگی که مدنظر است✅
  11. 🔷 دربندگی خدا حرف از بی چون وچرا است، حرف از هرآنچه او میخواهد است ن آنچه ما میخواهیم، دربندگی حرف از وظیفه آنهم با شرم و خجالت تحویل دادن به درگاه حق تعالی است نه امیدواری و ارزش قائل شدن از کار خود
  12. هستند کسانیکه حتی تکالیف شرعی خود را به خوبی انجام میدهند اما آن روحیه بندگی که باید داشته باشند را ندارند و ممکنه خدای ناکرده همان هم دربعضی جاها ب رخ بکشند/نعوذ بالله انگار بهشت خود را تضمین میدانند
  13. بعضی ها ی کاری انجام میدهند انگار طاعت خدا را ب حد اکمل خود رسانده اند و این از ضعف معرفت است/
  14. بزرگان بهترین عبادات را آنهم بااخلاص انجام داده اند انا بعد از آن فراموش میکردند که فلان جاهم چنین توفیقی نصیب شان شد و این بخاطر آن است که عقیده داشته اند که هرکاری که از  توان شان برای بندکی و طاعت خدا برمی آمد باید انجام میداده اند اما آن را چیزی در درگاه خدا برایش ارزش قائل نمیشدند و تنها به فضل و رحمت پروردگار امیدوار بوده اند تکرار  میکنم تنها به فضل و رحمت خدا امیدوار بوده اند/
  15. واین است که در مناجات ائمه و انبیا استغفارهایی با تضرع و خصوع هرچه بیشتر مواجهه هستیم(تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)🤷‍♂
  16. نتیجه:👌
  17. همین را بدان که اگر توفیقی بر حالت شامل شد این نیست که حتما کاری انجام داده ای و یا صفتی را دارا هستی که این توفیق شامل حالت شده و آن را بگذار پای صفات خدایت که بی حد وحصر و اندازه بر بندگانش میبخشد و خدا را شاکر باش که بااین همه گناهاتی که انجام داده ای( هان هان مبادا با خود بگویی خب من که از گناهان بزرگ دوری جسته ام این درست اما پاشنه کفش بندگی را بالا بکش تا نشااااانت دهند گناهانی را تا به حال گناه نمی دانستی)
  18. پس شاکر باش بر خدایی که با وجود سرتاپا گناهانت تورا بر اندک توفیقی موفق گرداند✅


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۶ ، ۰۰:۰۳

تحصیلات معنوی دو

شنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۰۲ ب.ظ

به نام خالق هستی




📝مطلب شماره ۹۶-۶

درباب:ادامه
       💠تحصیلات معنوی و بندگی ۲💠

🔶غایت تحصیلات: مومنان از نظر تحصیلات معنوی در درجات و کلاسهای مختلف قرار دارند

اوجب بخش تحصیلات معنوی انجام واجبات و ترک محرمات است که اگر شخص با کیفیت مخصوص آن‌انجام دهد خود به خود در مراحل دیگر تحصیل نیز پاگذاشته و آنهارا پیش میبرد
اما چ کنیم که...🔹🔹🔹
غایت این تحصیلات به مراحل والای بندگی که مشارطه و مراقبه و محاسبه و معاقبه باشد ختم میشود ک کیفیت این مراحل برای انسانها متفاوت است...

گویا مدرک این تحصیلات همان نامه اعمالیست که به گردن مان می اندازند🔹🔹🔹
🔷باکمی دقت میتوان فهمید که حصولات و دست آوردهای معنوی یک امری واجب است چرا که شیطان لعین تا لحظه مرگ هم از انسان دست بردار نیست و حتی یکی از بهترین فرصت ها برای او در لحظات آخر حیات شخص است
شخصی که تحصیلات کافی را نداشته باشد مسلما دارای نقاط ضعف خواهد بود و شیطان از آن روزنه های ضعف وارد میشود🔹🔹🔹
اما شخصی که برای خود برنامه ریزی معنوی دارد خداوند باری تعالی مسلما ضعفها و موانع صعودش را برایش نمایان کرده تا برای آنها چاره بیندیشد🔹🔹🔹

سوال؟؟؟
حال براب تحصیل معنوی بهتر چه کنیم؟؟؟
🔳 اول بدان که راس عبادت خداوند انجام واجبات و ترک محرمات است که اگر به نحو احسن انجام شود مهال است که شما در تحصیلات دیگر پیش نروید🔹🔹🔹

🔳همه انسانها دارای صفات خوب و بد هستند و غیر از آل الله کسی خالی از صفات ضعف نیست
پس صفات و اخلاقبات رذیله خود را کشف و درپی اصلاح آنها برآی
مثلا اگر بخیل هستی پس راه تحصیل شما سخاوت هرچه بیشتر است و...
نکته: تحصیل علوم اخلاق در مرحله محل از بزرگترین پایه های پیشرفت معنویت است چرا که اکثر اسقاط و پسرفت ما همین اخلاقیات بد ما است، یکی حسود است، یکی بخیل، یکی خبرچین، یکی غیبت گو و یکی درگیر شهوات جنسی، شهوات اکل و...باید عادات رذیله خود را کشف ودر صدد تحصیل اصلح آن برآییم🔹🔹🔹

🔳وظیفه اجتماعی خود را برحسب جامعه و شرایط زندگی بسنج وبا توکل بر خداوند و تفکری جامع بر قالب رضایت الهی انجام بده🔹🔹🔹

🔳کسیک واقعا به فکر پیشرفت معنوی و تحصیل است باید چنگ به مستحبات الهی بزند
تمام دستورات الهی تشکیل شده از بایدها ونبایدها است و اینی ک پاره ای ازآنها در قالب مستحبات و مکروهات است ناشی از طرفیت پایین اکثر انسان هااست مگرنه باید اندیشید که چرا نوافل شب بر خاتم الانبیا واجب بوده و یا چرا عرفا با کوچکترین تخطی حتی در مکروهات مجازات میشدند🔹🔹🔹

🔳بخش اعظم تحصیلات معنویت متشکل شده از تحصیل انقطاع و تحصیل انکسار است🔹
انقطاع: قطع از لذایذ دنیوی (اکل، جماع، و...)
انکسار: سر طاعت مطلق بر دستورات خداوند(مشهوریت و...
و...
نکته: مطااب بالا صرفا از یک دیدگاه کلی است و مقالات درچنین مطالبی فراتر از گفتن و نوشتن است(تو حدیث مفصل بخوان ازاین مجمل)

منابع: مقالات استاد شجاعی، معراج السعاده
پایان مقاله تحصیلات معنوی✔️✔️✔️

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۰۲

تحصیلات معنوی

چهارشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۰۷ ب.ظ

به نام خالق هستی.



مطلب شماره ۵-۹۶
در باب :

  💠تحصیلات معنوی و بندگی💠
                        👇👇👇


🔶مقدمه:  تحصیلات برگرفته از حصل و حاصل بمعنای بدست آوردن و کسب کردن است
هرچند این اصطلاح بیشتر برای آموختگان علم و دانش و دانشجویان و...استفاده میشود اما با نگرش وسیع تر متوجه خواهیم شد که شاید بیسوادان و دیگر انسانها(مومنان و مومنین)نیز درحال تحصیل هستند که ما به آن تحصیلات معنوی و بندگی میگوییم🔹🔹🔹

🔷توضیح اجمالی:
چطور یک انسان که چهار الی پنج سال در مراکز آموزشی تحصیل علوم حصولی میکند میشود باسواد و دارای تحصیلات ولی شخصی که مَشغول تحصیلات نفس خود است او تحصیلات ندارد؟؟؟!!

قرآن یکی از نشانه های مومنان را رشد وترقی(یسارعون فی الخیرات) معرفی میکند پس مومن واقعی باید درحال تحصیلات معنوی خود باشد
محصل علوم حصولی در یک رشته خاص و در گستره محدودی درحال تحصیل است درحالیکه همین تحصیلات حصولی در زیرمجموعه تحصیلات معنوی است و تحصیلات معنوی دایره بسیااار وسیع و گسترده ای دارد🔎

تحصیل وظایف خانوادگی، اجتماعی، عبادی، احکام،سیاسی، فرهنگی،علمی، تفریحی و...کلهم زیرمجموعه تحصیلات بندگی به حساب می آید

تک‌ تک اعمال حسنه انسان میتواند در پیشرو تحصیلات معنوی قرار گیرد
همین‌نماز اول وقت
همین مستحبات
و... در تحصیلات  شخص اثرگذار خواهد بود🔶

یک دانشجو را ک‌میبینید از تحصیل و درس خواندن در رشته مورد علاقه اص لذت میبرد
پس چطور یک ‌محصل معنوی که راه فطرت و اصل  خود را درپیش گرفته است از کار خود لذت نبرد و افرادی نادان آنهارا امل و خشک مقدس بخوانند؟؟،!!

مومن از حیات طیبه خود لذت خواهد برد و شوق او باعت پیشرفت و اصلاح اعمال و اخلاقیاتش خواهد شد چرا که این یک اصل و قاعده است که شخصی که معنویتش بیشتر شود مسلما شوق و ذوق او برای ادامه راه بندگی بیشتر خواهد شد چرا که دارد به فطرت خود نزدیکتر میشود🔹🔹🔹
🔶از ویژگیهای والای تحصیلات معنوی آن است که امورات و تحصیلات مختلفه زنجیروار به یکدیگر مرتبط بوده و رشد وترقی در هررشته ای بی ربط در تحصیلات دیگر نیست و توفیقی خواهد شد جهت پیشرفت در تحصیلات دیگر بندگی🔹🔹🔹
مثلا خدمت به دیگران خود شاید توفیقی جهت‌نماز اول وقت و نماز خود توفیقی جهت اخلاقی بهتر درخانواده و‌...خواهد شد و این زنجیره در تمام راه میسر است گرچه بعضی اوقات تحصیلی وسیله ای برای شیطان درجهت غفلت از تحصیلات دیگر میشود🔹🔹🔹

احسن تقویم👈اسفل السافلین👈خلیفه الله       
                                                 

تحصیلات بندگی گذر از مرحله دوم و داخل شدن درمرحله سوم است👆👆👆

ادامه دارد...✍️

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۶ ، ۲۳:۰۷

عبور از اشباع معنوی

چهارشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۱۹ ق.ظ

به نام خالق هستی.


مطلب شماره ۳-۹۶
راه حل گذر از اشباع معنوی؟؟؟
اصولا راه گذر از شکاف این معضل در گرو یک تفکر صحیح و منطقانه و ایجاد یک‌انگیزه پرانرژی است...
چراکه یک واقعیت مطلق است که کسی که از حقیقت و سعادت این راه بی خبر باشد توان ادامه راه را نخواهد داشت و خود را بی هدف به مشقت نخواهد انداخت👌👌👌

هیچ انگیزه ای و هیچ پشتیبانی همچون یک توبه نصوح که در قرآن هم به آن اشاره شده برای تداوم راه معنویت اثربخش نخواهد بود🔳
اما...
اما...
کمتر کسی شاید موفق به توبه نصوح شود😞
در توبه نصوح شخص به شدت از گناهان خود نه تنها بلکه از کلیه گناهان فاصله میگیرد و شخص به مرحله یقظه (تحول درونی) میرسد🔳
اما اکثر توبه ها آن است که شخص براثر ندامت و پشیمانی از گناه خاصی توبه کرده و از آن فاصله میگیرد🔳
یا اینکه شخص توبه از همه گناهان میکند اما باز تک و توکی باز دوباره گناه میکند اما سریع بر میگردد...
نکته: بر اثر توبه نصوح و مرحله یقظه نصوح شخص چنان ظرفیتی پیدا میکند که هزاران عمر هم جوابگوی آن نیست و رابطه خاصی بین انسان و خدایش است(مرحله عرفان)..اما چه کنیم که چیزی که بسیار نادر است گویا انگار وجود ندارد😔
از توبه نصوح بگذریم...
افرادی که در مراحل پایین تر از نصوح توبه میکندد با پدیده اشباع نسبت به ظرفیت شان مواجه خواهند شد، گفتیم بهترین راه در گرو یک تفکر منطقانه است..شخص باید حال و احوال خود را قبل از توبه اش و بعد از انجام گناهانش به خود یادآوری کند و حال بد و نفرت انگیز خود را بعد از انجام گناه در ذهن خود مجسم کند و بعد تصمیم بگیرد که سمت آن گناه برود یا نرود...
جوانی که یک گناه شهوتی انجام میدهد بعد از انجام گناه دندان ندامت به دست گیرد ک ای کاش خود را کنترل کرده بودم و خودا حفظ میکردم...پس این جوان باید همین حال خود را در زمان اشباع معنوی خود یادآور شود تا سمت آن گناه دیگر نرود...

راه دیگر آن است که خود را وادار به اعمال حسنه ای ک تاحالا تجربه نکرده کند تا خود را فراتر از ان اشباع مشاهده کند..این خیلی مهم است و پاسخ مطلوب خواهد داد🔳
شایان ذکر است که گذشتن از مرحله اشباع فعلی با راه حل های مختلف که برای هرشخصی هرکدام جوابگو است امکانپذیر خواهد بود🔳


پایان مقاله اشباع معنوی✅✅

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۶ ، ۱۱:۱۹

اشباع معنوی

پنجشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۳:۴۵ ب.ظ

به نام خالق هستی.


مطلب شماره ۹۶-۱ ✅

💠 اشباع ظرفیت معنوی انسان 💠

انسان ها در ظرفیت های مختلف روحی و معنوی قرار دارند...
انسانهای مومن و متدین از ظرفیت بیشتری برای طاعت الله برخوردار هستند..
مثلا شخصی در مستحبات بهتر عمل میکند پس لذا ظرفیت معنویش بیشتر است و یا اینکه شخص در برابر گناه تقوای کاملتری را اراده میکند پس یعنی ظرفیت روحیش برای معنویت بیشتر است...
اما چیری که مهم است آن است که انسانها در شرایط مختلف ظرفیت معنویت شان گاهی اشباع و گاهی تخلیه میشود..
مثال: شخص گنه کار در ماه رمضان‌روزه های خود را گرفته و شب قدر از گناهان خود توبه میکند.دراین حالت شخص روحش از بار گناهان تخلیه شده و شخص احساس راحتی و سبکی میکند، دراین حالت ظرفیت روحی این‌شخص درحال حاضر اشباع شده و شخص تجربه چندانی از آن نداشته و برایش سبک جدیدی است...دراین حالت حفظ این شرایط برای شخص سخت و دشوار خواهد بود.و شخص بر اثر تعلقات و وابستگی هایش به گناهان ماقبلش میل به انجام آنها خواهد کرد،
👈 این قاعده برای انسانها در شرایط مختلف پیش می آید و خیلی ها بر اثر اراده قوی دیگر بسمت تعلقات خود نرفته و سعی بر ترک آنها خواهد کرد و خیلی هاهم حریف نفس خود نشده و دوباره به گناهان خود آلوده میشوند...

میتوان یکی  از دلایل مهم عدم ثابت قدمی در بندگی را همین اشباع روحی معنوی شخص دانست💠
بخاطرهمین است که شخص چندین بار از گناهان توبه کرده اما باز توبه خود را میشکند...حتی جالب آن است که شخص بعد از انجام گناه یک حالت تشنگی معنوی میکند و میل و عطشش برای دستیابی معنوی بیشتر میشود، اما بعد از تکمیل معنوی اس دوباره جریان برعکس شده و شخص میل به تعلقاتش خواهد کرد✅
استاد پناهیان یکی از دلایل بی میلی به معنویت در بعد از شبهای قدر ماه رمضان را همین اشباع معنوی میداند...

ادامه دارد...
التماس دعا

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۶ ، ۱۵:۴۵

شیخ جعفر

چهارشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۴۲ ب.ظ

به نام خالق هستی.


حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ جعفر ناصری, [۲۵.۰۴.۱۷ ۰۳:۰۲]
[In reply to حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ جعفر ناصری]
🔻به مناسبت عید #مبعث گلچینی از نکات حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری با موضوع #نبی_اکرم صلی الله علیه و آله خدمت اعضای محترم کانال تقدیم می‌شود:

▪️علت ماندگاری دین خدا به دست پیامبر:
https://t.me/nasery_ir/6389
▫️مقام فنای نبی اکرم:
http://bonyadhad.ir/8616
▪️تربیت رسول الله به دست خدا:
https://t.me/nasery_ir/6530
▫️پیشنهاد جبرئیل به پیامبر:
https://t.me/nasery_ir/6584
▪️زندگی دنیوی رسول خدا:
https://t.me/nasery_ir/6592
▫️همه کمالات به صورت یک جا:
https://t.me/nasery_ir/6773
▪️خداوند ناز پیامبرش را میکشد:
https://t.me/nasery_ir/6774
▫️لطائف قرآنی عظمت رسول الله:
https://t.me/nasery_ir/6778
▪️شاکله اخلاقی نبی اکرم:
https://t.me/nasery_ir/6913
▫️تعریف های قرآنی از پیامبر:
https://t.me/nasery_ir/6944
▪️خلق عظیم رسول الله:
https://t.me/nasery_ir/7291
▫️فیلم/ عظمت نبی اکرم:
https://t.me/nasery_ir/6772

🔺اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم یاکریم...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۴۲

خودسازی

چهارشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۶، ۰۴:۲۱ ب.ظ

به نام خالق هستی.


ادامه...
خوب مطلق مخصوص ائمه و پیامبران است و دیگر همه مجموعه ای از صفات خوب و بد هستند...
اگر سیره زندگانی ائمه را پیش گرفت اخلاقیات مان ب انها شبیه تر خواهد شد...


گاهی اوقات میشود شخص از صفت خوبی برخوردار است و او در هرشرایطی و امتحانی این صفت را به رخ کشیده است و این حکایت بسیاری از انسانها است که مایه نجات شان در روز محشر خواهد شد.چرا ک بسیاااری از شهیدان نیز توفیق شهادت شان را مدیون صفات خوب خاص خود هستند...
اما شیطان برای چنین اشخاصی برنامه دارد..انسان باید بدتند ک اگر فلان عمل اولی تر از عمل دیگری است پس با ساقط شدن اولی قرار نیست دومی بی فایده باشد...
اگر نمازصبحت قضا شد قرار نیست فلان عمل کوچک خوبی ک انجام میدادی دیگر فایده ندارد و تا فلان عملت درست نشود پس اعمال کوچک تر ان فایده ای نداشته باشد...
گاهی فلان گناه از ما سر میزند و یا فلان عمل واجب قضا میشود دیگر ناامید میشویم و اعمال مستحبی شان را رها میکنیم...
حواسمان جمع باشد...

روایتی است که شیطان تا ببیند انسان بر عملی مداومت دارد سعی میکند یک عمل بزرگتر جلویش بگذارد تا از مداومت بر عمل قبل دست بردارد...
وظیفه من و شما نیست که مقیاس و میزان اعمال مان را نزد درگاه حق   محاسبه کنیم.چرا ک ممکن است عملی ک هیچ حسابش نمی کردی مایه تقرب تو و عملی ک به ان امیدوار بودی مایه شقاوت بوده باشد...

به اعمال کوچک ولی مدام بودن آنها اهمیت دهیم...


التماس دعا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۶ ، ۱۶:۲۱