بیکاری اعتیاد آور است...
به نام خالق هستی
در پست های قبل گفتیم که انسان بر هرکاری که مداومت کند روحش آن کار را ب صورت یک شخصیت می پذیرد...و یک کار یا عادت می تواند برای انسان بزرگی روح بیاورد...(مراجعه شود به مطلب بزرگی وبزرگواری روح)...
خداوند انسان را به گونه ای افریده که انسان خود را همه جور می تواند پرورش دهد...
برای مثال افرادی هستند که شاید در روز فقط چهار ساعت می خوابند واین بخاطر بی خوابی مدام است که تکرار کرده است...
لذا انسان همه جوره می تواند جسم و روح خود را تربیت کند...
بخاطر همین است که کسی که به فعالیت نپردازد و انرژی خود را صرف نکند کم کم به صورت یک انسان بیکار تربیت می شود و روح وجسمش این خصلت را ب عنوان یک ظرفیت می پذیرد...بخاطر همین است که افرادی که تنبل هستند کار وفعالیت به آنها خیلی زور خواهد گفت واین بخاطر شکل پذیری روحش است...روح و جسمش به بیکاری وکم فعالیتی شکل پذیرو تربیت شده است...
همچنین عکس این قضیه هم صادق است...
بروید ببینید افرادی که پرکارو فعالیت هستند اگر مدت طولانی بیکار باشند می خواهند انگار دیوانه شوند انگار یک چیزی کم دارند..چرا؟؟!
چون جسم شان را به پرکاری عادت داده اند و روح شان نیز بزرگی پیدا کرده است...باید بدانیم که بین کارهای روح وجسم رابطه ی کاملا مستقیمی برقرار است...
اگر کسی از بزرگترین هیکل جسمی هم برخوردار باشد ولی روحش به کم فعالتی محدود باشد مطمئن باشید که نمی تواند به فعالیت های بزرگ دست زند....البته این یک مثال است مگرنه کسی ک چنین هیکلی برای خودش درست کرده روحش هم حتما....
چه خوب است که خود را به مطالعه کردن..ورزش کردن..کارکردن مفید و...عادت دهیم.
نتیجه:
ما باید جسم و روح مان را به عادت های پسندیده تطبیق دهیم... باید فعالیت های بزرگ و پسندیده ای انجام دهیم و باپرورش جسم وروح مان ادامه ی راه را بری خودمان تسهیل کنیم...