( طلبه رسانا )

( طلبه باید رسانای فرهنگی باشد نه عایق یعنی هرآنچه از نیکی فرا میگیرد بتواند به مردم هم برساند )

( طلبه رسانا )

( طلبه باید رسانای فرهنگی باشد نه عایق یعنی هرآنچه از نیکی فرا میگیرد بتواند به مردم هم برساند )

(  طلبه رسانا  )

( اللهم عجل لولیک الفرج )
( ففرو الی الله )

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ مرداد ۹۸، ۱۵:۱۷ - یا صاحب الزمان ادرکنی
    👌👌

۸۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وبلاگ میلادزارعان» ثبت شده است

توصیه های مهم

سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۵۳ ق.ظ

به نام خالق هستی


🔴توصیه های آیت الله بهجت

برای موفقیت در زندگی و آرامش دنیوی و اخروی به همراه برخی از وصایای آیت الله سید علی قاضی (ره) همچون گنجینه هایی هستند که در این مطلب گردآوری شده اند.

نماز

شما را سفارش می کنم به اینکه نمازهایتان را در بهترین و با فضیلت ترین اوقات آنها به جا بیاورید و آن نمازها با نوافل، 51 رکعت است؛ پس اگر نتوانستید، 44 رکعت بخوانید و اگر مشغله های دنیوی نگذاشت آنها را به جا آورید، حداقل نماز توابین را بخوانید [نماز اهل انابه و توبه هشت رکعت هنگام زوال است.]

 مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایشان نقل می کنند که می فرمودند: «اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند.»

 مرحوم آقای سید هاشم رضوی هندی می فرمایند: روزی یکی را به محضر آقای قاضی آوردند که مثلا آقا دستش را بگیرد و راهنمایی اش کند. مرحوم آقای قاضی فرموده بودند: «به این آقا بگویید که نماز را در اول وقت بخواند.» بعد معلوم شد که آن آقا وسواس در عبادات داشته و نماز را تا آخر وقت به تأخیر می انداخته است.

  اما وصیت های دیگر، عمده آنها نماز است. می فرمودند نماز را بازاری نکنید اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع. اگر نماز را تحفظ کردید همه چیزتان محفوظ می ماند و تسبیح صدیقه کبری سلام الله علیها که از ذکر کبیر به شمار می آید وآیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود.

 

دعای قنوت نماز

آقای قاضی می فرمودند این دعا را در قنوت نماز بخوانید: «اللهم ارزقنی حبّک و حبّ ما تحبه، و حبّ من یحبّک، والعمل الذی یبلغنی إلی حبّک واجعل حبّک احبّ الاشیاء إلی.» خداوندا محبت خود را و محبت کسانی را که دوست داری و محبت کسی که تو را دوست دارد و عملی که مرا بسوی محبتت برساند را ؛ روزی ما بفرما و محبت خود را محبوب ترین چیزها نزد ما قرار بده.

 

قرآن

آیت الله نجابت می فرمودند: آیت الله میرزا علی قاضی به مرحوم آیت الله شیخ علی محمد بروجردی (از شاگردان برجسته آقای قاضی) فرموده بودند که: «هیچ گاه از قرآن جدا مشو و ایشان تا آخر عمر بر این سفارش آقای قاضی وفادار و پایبند بود. هر وقت از کارهای ضروری و روزمره فارغ می شد، قرآن می خواند و با قرآن بود.»

 آقای سید محمد حسن قاضی می فرمایند: «چند سفارش ایشان عبارت است از: اول روخوانی قرآن، می فرمودند قرآن را خوب و صحیح بخوانید.

توصیه دیگر ایشان راجع به دوره تاریخ اسلام بود. می فرمودند یک دوره تاریخ اسلام را از ولادت حضرت پیغمبر(صلی الله و علیه وآله) تا 255 هـ.ق یا 260 هـ.ق بخوانید. و بعد از عمل به این‌ها می فرمودند برو نمازشب بخوان!»

 

آیت الله قاضی در نامه ای به آیت الله  طباطبایی می فرمودند: «دستورالعمل، قرآن کریم است؛ فیه دواء کل دواء و شفاء کل عله و دوا کل غله علماً و عملاً و حالاً. آن قره العیون مخلصین را همیشه جلوی چشم داشته باشید و با آن هادی طریق مقیم و صراط مستقیم سیر نمایید و از جمله سیرهای شریف آن قرائت است به حسن صورت و آداب دیگر، خصوص در بطون لیالی...»

 و نیز: «بر شما باد به قرائت قرآن کریم در شب با صدای زیبا و غم انگیز، پس آن نوشیدنی و شراب مۆمنان است. تلاوت قرآن کمتر از یک جزء نباشد.»


نماز شب

«اما نماز شب پس هیچ چاره و گریزی برای مومنین از آن نیست، و تعجب از کسی است که می خواهد به کمال دست یابد و در حالی که برای نماز شب قیام نمی کند و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله نماز شب.»

 علامه طباطبایی می فرمودند: «چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن جا عبور می کردند. چون به من رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان!»

 حاج سید هاشم حداد می فرمودند: «مرحوم آقا خودش این طور بود و به ما هم این طور دستور داده بود که در میان شب وقتی برای نماز شب برمی خیزید، چیز مختصری تناول کنید، مثلاً چای یا دوغ یا یک خوشه انگور یا چیز مختصر دیگری که بدن شما از کسالت بیرون آید و نشاط برای عبادت داشته باشید.»

 

کلید موفقیت در توسل به ائمه أطهار (علیهم السلام)

آیت الله سید علی آقا قاضی در یکی از نامه هایش چنین مرقوم فرمودند: «.... و تمام طرق .... توسل به ائمه أطهار(علیهم السلام) و توجه تام به مبدأ است. چونکه صد آمد، نود هم پیش ما است. با دراویش و طریق آنها کاری نداریم. طریقه، طریقه علما و فقها است، با صدق و صفا.»

 

معجزات توسل به حضرت سیدالشهدا (علیه السلام)

محال است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیه السلام به مقام توحید برسد. سریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام است...

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۵۳

شیطان

دوشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۸ ق.ظ

به نام خالق هستی

دوستان بنده فعلا مشغله ای برام بوجو آمده که موقتا وقت نوشتن مطالب را ندارم لذافعلا سعی کردم از مطالب آماده و برگرفته ار تلگرام کمک بگیرم...


📢📢 دلیل عقلی و نقلی (قرآنی) زن و بچه داشتن ابلیس:

📚دلیل نقلی
🔸 آیه 50 سوره کهف است که می فرماید "آیا شیطان و فرزندان او را اولیا و دوست و سرپرست خود قرار می دهید حال آنکه آنها دشمن شمایند ؟!"

📚دلیل عقلی :

🔸با توجه به اینکه شیطان از اجنه هست و اجنه نیز زاد و ولد دارند لذا شیطان نیز جهت ازدیاد نسلش ناچار از زن و زاد و ولد است.

🌑☀️🌑☀️🌑☀️🌑☀️

❄️🔥❄️ اسامی برخی فرزندان ابلیس :

📚در برخی کتب اسامی فرزندان شیطان ذکر شده :

🔹تمریح

🔹وهار

🔹قفندر

🔹اعور

🔹زوال

🔹خناس

🔹ثبور

🔹ابیض

🔹داسم

🔹لاقیس

🔹مطرش

🔹هفاف
و ....

🔰🍁🔰🍁🔷🍁🔰🍁

💎🔸💎 اولاد ابلیس هرکدام دارای ماموریت و وظیفه ای خاص از جانب شیطانند:
🌾✨🌾✨🌾✨🌾✨

🌓ابیض : مامور غضب و خشم است که وظیفه دارد مردم را به خشم آورد

🌓 وهار : شیطانی که وظیفه دارد مومنین را در خواب اذیت نموده و موجب اندوهشان شود

🌓 قفندر : وظیفه دارد کسانی را که زیاد مایل به موسیقی هستند و آلات موسیقی می نوازند ؛ غیرت را از ایشان رایل کند

🌓 رکتبور : موکل و موظف بر بازار هاست اهل کسب را ترغیب به قسم دروغ و تعریف بیجا از متاع و کالای خود برای مردم می کند .

🌓 لاقیس : وی از دختران شیطان و موکل ایجاد وسوسه در دل آدمی در طهارت و نماز و موظف بر مساحقه زنان است

🌓 هفاف : او مامور آزار و وسوسه آدمی در بیابان هاست .

🌓 ثبور یا ثبر : موکل تحریک صاحبان عزا برای صدمه زدن بخودشان است .

💠☘💠☘💠☘💠☘💠

🌓 اعور : موکل تحریک و تهییج شهوات برای زناست

🌓 داسم : موکل غافل نمودن آدمی برای وکر نکردن نام خدا هنگام ورود بخانه و خوردن غذاست .

🌓 مطرش : موکل جعل اخبار و شایع ساختن آن توسط آدمی است

🌓 تمریح : موکل وسوسه مردم برای گمراهیست

🌓 قزح : امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند به رنگین کمان قوس قزح نگویید چرا که قرح نام شیطانی است و بجای آن قوس الله و قوس الرحمن بگویید .

🌓 زوال : موکل بر ابنه نمودن مردان و پسران است و در ایجاد آن وسوسه و مشارکت می نماید .

🌓 مذهب : که به صورتهای مختلف در آمده و وسوسه می کند الا به تمثال نبی اکرم و معصومین (ع) .

🌓 خنزب : مامور ایزال توجه و حضور قلب از نمازگزار است .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۸

صذقه...

يكشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۵۰ ق.ظ





🍃💫راه هایی برای صدقه💫🍃


١- چند عدد صندلی بخرید و در مسجد بگذارید هرکس بر آن نشست و نماز خواند برایتان أجر نوشته میشود

🔸💕🔸💕🔸💕🔸💕

٢- در کنار پنجره اتاق خوابت یک کاسه اب و یا غذا برای پرندگان بگذار و به این کار عادت کن

🔸💕🔸💕🔸💕🔸💕

٣- (پوشاک هر نوع) در یک پاکت بزار و به کارگری زحمت کش هدیه کن

🔸💕🔸💕🔸💕🔸💕

۴- یک جعبه پس انداز در اتاقت بزار و هر بار که مرتکب گناهی شدی  هزار تومان و یا چند درهم در اون بنداز و بعد از یک ماه اون رو باز کن و به نیازمندی بده و هر ماه اون رو تکرار کن

🔸💕🔸💕🔸💕🔸💕

۵- دعای ورود و خروج به منزل رو در دو ورقه بنویس و در اسانسور و یا(در خروجی ها و ورودی ها)نصب کن تا عابران با خواندن ان أجر ببرند و تو نیز أجر ببری
🔸💕🔸💕🔸💕🔸💕

۶- بخشی از حقوقت را برای کفالت یتیم هزینه کن
🔸💕🔸💕🔸💕🔸💕

۷- در اجتماعات خانوادگی که در حال استراحت به سر میبرید یک کارتون اب به نیت صدقه بر میت  و یا مریض توزیع کن
🔸💕🔸💕🔸💕🔸💕

۷- کارتون اب و  اب میوه خنکی را به کارگرانی که در بیرون منزلتان در حال حفر هستند اهدا کن تا در هنگام شدت گرمای روز از ان استفاده کنند

🔸💕🔸💕🔸💕🔸💕

۸- اگر در حال زدن بنزین هستید  از کارگر پمپ بنزین بپرسید اگر مسلمان هست باقی پول را به کارگر پمپ بنزین بده به نیت صدقه و اگر مسلمان نیست با این عمل او را به دینت ترغیب کن

🔸💕🔸💕🔸💕🔸💕

۹- تعدادی قران کریم را در مساجد بگزار تا مردم ان را بخوانند و شما صاحب أجر بشوید هر حرف ده حسنه نوشته میشود  تصورش را بکن چقدر أجر به تو خواهد رسید
🔸💕🔸💕🔸💕🔸💕

۱۰- اسان ترین راه صدقه به مردگان اگر مقداری اب در بطری شما به جا مانده ان را بر درخت کنار خیابان بده و نیت صدقه کن
🔸💕🔸💕🔸💕🔸💕

۱۱- بر قلب هر مسلمانی شادی وارد کن (با لبخند با سخن نیکو با کمکی کوچک و ...) بخصوص انسانهای افسرده

🔸💕🔸💕🔸💕🔸💕

۱۲- خنده و سلام بر نشسته ها و سخنان نیکو نیز یک صدقه است

🔸💕🔸💕🔸💕🔸💕

۱۳- هنگام خوابیدن هرکس را که به تو بدی کرده و یا غیبت و سخن چینی و یا ظلمی به تو کرده را ببخش به همین راحتی
این صدقه است              


《 این پیام را منتشر کنید شاید فردی به یکی از این کارها عمل کرد و شما أجر بردید》

پروردگارا این را برایم صدقه جاریه قرار بده و نیز برای والدینم
و هر شخص که در نشر آن اقدام کرد و برای والدینش🌹

برگرفته از کانال های معتبر تلگرام

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۵۰

همت های بلند

شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۴ ق.ظ

به نام خالق  هستی

@روح انسان خاصیت شکل پذیری دارد...روح انسان هم میتواند بزرگ باشد وهم میتواند بزرگوار باشد...

اگر بزرگوار باشد مسلما پس بزرگ هم خواهد بود ولی هربزرگی روح نمی تواند بزرگوار باشد...

هرکسی همت بزرگی داشته باشد پس روح بزرگی هم خواهد داشت همت کوچک نشان از روح کوچک است...


همت بزرگ در راه علم ودانش

برای مثال بعضی ها ددرراه علم همت بزرگی به خرج خواهن داشت و روز به روز خواستار اطلاعات بیشتری هستند وبعضی هاهم به یک دیپلم بسنده میکنند اهل علم و دانش نیستند...برای مثلا ابوریحان کسی بود که دربستر مرگ هم داشت ازفقیهی که برای عیادتش امده بود سوال فقهی می پرسید وباخود میگفت بدانم وبمیرم بهتر است که ندانم وبمیرم...

این همت بزرگ درراه دانش مطلوب است و برای روح بزرگواری هم می اورد...


همت بزرگ دردراه کسب مال وثروت

بعضی هاهم همت شان در کسب مال وثروت می باشد به نحوی که از خواب و اسایش وراحتی های دیگرش می گذرد که مال بیشتری بدست آورد...

به نظر شما این همت ستودنی است؟ آیا انسان برای مال وثروت به دنیا امده است؟ این همت اصلا برای روح انسان بزرگواری نمی آورد وانسان را به کمالات نمی رساند...


همت بزرگ درراه پست ومقام

خیلی هاهم چنان برای برای پست ومقام تلاش میکنند که گویی مقصد نهایی شان یک مقام است وتمام...

برای مثال خیلی ها دربهترین دانشگاه ها برای یافتن یک جایگاه والای مادی درس می خوانند...

نادرشاه کسی بود که اینقدر سرش به حکومت و غارت کشورها مشغول بود که بعضی اوقات چهارپنج روز وقت نمی کرد چکمه های خود را ازپا دربیاورد..آدمی بخواهد مثل نادر باشد دیگر نمی تواند روی پرقو بخوابد.نمی تواند آسایش داشته باشد...


واما بزرگواری روح...

انسان می تواند با همت های بلند دریک موضوع روح خودرا بزرگ کنند ولی همت درصورتی بزرگواری  برای روح می آورد که آن همت برای انسان کمالات و انسانیت بیاورد مثل همت در کمک به دیگران..همت در عبادت کردن زیاد...همت دردرس خواندن بانیت خدایی و....

بنابراین روحی از بزرگواری برخوردار است که دارای همت های مطلوب باشد نه همت هایی مثل همت درکسب مال وثروت...




۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۱۴

خواسته واقعی انسان چیست؟

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۸ ق.ظ
به نام خالق هستی


هرانسانی از ازندگی کردن هدفی دارد خیلی ها ارزو دارند که یکی از پولدارترین شخص دردنیا شوند...خیلی ها آرزو دارند بهترین پزشک از دانشگاه فلان باشند و...

 محیط زندگی...اخلاقیات ونوع زندگی کردن فامیلها و وابستگان برای انسانها آرزو درست میکنند...


 ولی تمام این آرزها باتوجه به جویات است که انسان درون آنها قرار میگیرند مگرنه تمام انسانها فطرتا خواستار رسیدن به خدا هستند/...
معمولا کسانیکه از اهداف معنوی برای خود ندارند معلوم است که ازمعنویت بالایی برخواردار نیستنو و دربند مادیات هستند...
 انسان هرچه ظرفیت معنویتش بیشتر شود معمولا اهداف معنوی پیدا خواهد کرد...
 انسان هرچه طاعتش بیشتر شود ظرفیت معنوی بیشتر پیداخواهدکرد..
شکرنعمت نعمتت افزان کند کفرنعمت از کفت بیرون کند مصداق همین بحث است انسان هرچه برای نعمتهای خدا شکرگذار باشد خدا ظرفیت بیشتری برای نعمتها بهش خواهد داد...

انسان و تنوع طلبی
همه ما میدانیم که انسان بسیار متنوع طلب است...انسان هرچقدرهم پی مال وثروت برود بیشتر تشنه تر میشود...
طمع انسان دو بعد دارد...بعد مثبت وبعد منفی..
بعد مثبت: اینکه انسان تشنه علم ودانش ومعنویت وامثال اینها باشد خوب است وانسان را" به هدف حقیقی نزدیکتر میکند...

بعد منفی: ولی طمع انسان ذرزمینه مال وثروت وشهوت وامثال چنین خواسته های نفسانی نه تنها انسان سیراب میشود بلکه روزبه روز تشنه تر ودرباتلاق طمع فروتر میرود و لحظه به لحظه انسان راازاهداف خدایی دور و دورتر خواهدکرد... 

فلسفه تنوع طلبی انسان: حقیقت این است که انسان یک موجودی آسمانی است وبرای انجام ماموریت به زمین فرستاده شده است...بخاطرهمین است که انسان پی هرچیز به جز خدا رود سیراب نمیشود وتشنه تر خواهدشد...گمشده ی انسان خداست وانسان فطرتا دنبال خدا می گردد هرچند شاید به اشتباه پی چیزهای دیگر برود ولی او ذاتا  خدا را خواستار است...





۸ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۱۸

تقوا را بهتر درک کنیم.

پنجشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۳۸ ق.ظ

به نام خالق هستی


تقوا برای او

از دوستان عزیز خواهشمندم مطلب زیر را کامل بخوانید..دیگر خلاصه تر از این امکان پذیر نبود...


@تقوا یعنی حفاظت ونگهداری ازارزشی که عوامل وکارهایی آنرا اسیب رساند...

ودرحالت کلی به حفظ وکنترل نفس ازخواهش وامیال نفسانی گفته میشود لذاشخص متقی کسی است که بایک سری اصول نفس خویش راازخواهش های حیوانی موصون میدارد...


تقوا ازلحاظ نوع به دوقسم تقسیم بندی میشود...

@تقوای جسمانی شامل حفظ ونگهداری چشم وگوش وزبان واندام ازگناه میباشد

@تقوای روحی روانی که کنترل فکروروان انسان ازوسوسه های شیطان راشامل میشود...


@منشا وحقیقت تقوا:

باتوجه به اینکه انجام گناه دارای لذت دنیوی میباشد لذا ترک آن باید یک سری پشتیبانی های قوی وامیدوالایی وجودداشته باشد که شخص انهارا به لذتها ترجیح دهدوآن حتما ایمان به خدا...ترس ازعواقب گناه..امید به فردای معنوی...بهشت وجهنم..و...

تقوا ازدرجه های بالای ایمان محسوب میشود که که باتمرین وریاضت نفس حاصل میشود...


@حفظ وکنترل تقوا...

درست است که تقوا دربرابرگناهان لذت بخش اجروپاداش بیشتری دارد اما این اصلا دلیل براین نیست که شخص بخواهد خودرا ذرمعرض گناهان قراردهد بعد بخواهد تقواپیشه کند..

معمولا درمحضر گناه انسان مورد حملات قوی شیطان موجه میشود وترک گناه واقعا نیازمند اراده معنوی قوی میباشد لذا این کارگناه محسوب میشود ونارضایتی خدارا دربر دارد...

چراکه همین فکرکه برو خودت رادرمعرض گناه قراربده بعد خودتو به خدا نشون بده مطمئنا سخن فریب دهنده شیطان است ...شیطان خیلی افرادرا باچنین ترفندی به دام خود میکشاند وبعداز نابودی انسان قاه قاه به انسان می خندد...


لذا همانطورکه تقوا مارادربرابر گناه محافظت میکند شماهم باید تقوای ترک موقعیت گناه را برتقوای درمعرض گناه ترجیح بدی..مطمئن باش این تقوا کم از تقوای درمعرض گناه نیست...حواست راجمع کن از روی کنجکاوی این کار شیطانی را دنبال نکنی...واین مقام بالای ورع است...یعنی شخص اصلا موقعیت گناه را برای خود ایجاد نمی کند


@اهمیت وارزش تقوا

درارزش تقوا همین بس که قرآن کریم معیاربرتری انسان هارا فقط وفقط تقوا می داند...

ارزش های انسانی همچون نژادورنگ وزبان چون درحوزه اختیار انسان نیست امتیازی برای انسان محسوب نمی شود آن تقواس که به اختیار انسان ها انجام می گیرد.وولذا درحالت کلی عواملی که بااختیار انسان انجام می گیرد ملاک برتری انسانها میباشد همانند علم..ایمان..تقوا...جهادو...

حتی درمیان بهترین ارزش ها که ارزش های پنج گانه تقوا وتعقل وجهاد وایمان وعلم...تقوا ازهمه ی آنها برتر دانسته شده...زیرا اولا علم وجهاد و...بدون تقوای الهی فایده ای ندارد ثانیا ارزش های دیگر درنهایت به تقوا منتهی میشود

برای مثال: درعلم ودانش نیت هایی همچون آموختن علم برای خدا .برای خدمت به خدا .برای تامین معاش خودوخانواده.ودیگرنیت های خدایی دوری ازعجب وخودبزرگ بینی از تقواهای علم اموزی است که اگر انسان انهارا اهمیت ندهد علمش نه تنها سودی برای وی ندارد بلکه اورا به ظلم وستم وبزرگ بینی و...میکشاند لذا درهرکاروشغلی باید تقوای مخصوص به خود رعایت شود تاآن کار ارزش واقعی خودرا داشته باشد...



@تقوا درنیت وارزش های مختلف...

تقوا به خودی خود دارای ارزش یکسان مطلق نمیباشد ونیت ها واهداف ارزش آنهارا مشخص میکند...

%پایین ترین وکم ارزش ترین درجه تقوا دریک گناه ان است که انسان ازآن جهت که شاید عابرویش برود ویااینکه شرایط گناه محیا نیست وعوامل دیگر...قید گناه را بزند وبرفرض تقوا پیشه کند ...درچنین مواقعی پون شخص برای خدا تقوا پیشه نکرده  وعوامل خودپرستی بر نیتش حاکم بوده دارای ارزش والایی نمیباشد ومیتوان گفت تنها ثمره اش این است که شخص باانجام ندادن گناه پرونده اش را سیاه ولکه دار نکرده...


%درجه وارزش بالاتر تقوا آن است که شخص برای نیت های دنیوی دست ازگناه میکشد مثلا برای اینکه اسیرقانون نشود...این درجه ازتقواهم ارزش چندان زیادی را ندارد


$درجه وارزش دیگر تقوا آن است که شخص ثمرات اخروی رامدنظر قرار داده مثلا ترس ازجهنم ویا طمع بهشت اورا وادار به ترک گناه میکند این درجه ازتقوا وموردهای قبلی ارزش خیلی بیشتری دارد زیراشخص جنبه های اخروی تقوارا درنظرگرفته که ناش ازایمان به خدا وصفات او همانند عدالت میباشد...


@ ازبهترین ارزش های تقوا آن است که شخص دراثر ریاضت نفس وعبادتی که کرده به درجه ای ازانسانیت رسیده که ترک گناه را نه به نیت ترس ازجهنم وآبرو ویا ثمرات دنیوی وطمع بهشت انجام میدهد بلکه فقط خشنودی خدا برایش مهم است.چنین شخصی به این نیت که هرکاری که خدایم را خوشحال کند انجام میدهم دست ازگناهان میکشند...چنین انسان هایی که معمولا عالمان ومردان خالض خدا میباشند ختی دربرابر گناهان شدید نیز مقاومت کرده وبه خدا خود پناه میبرند که موفق شدن دربرابر امیال لذت بخش دنیوی انسان را به اوج کمال ومعنویت میرساند...

انسانی که باچنین نیت پاکی تقوا پیشه میکند مطمئن باشید ریاضت هانفس وعبادت هایی را پشت سرگذاشته که الان به این مقام خدایی رسیده ...

@چگونه انسان میتواند تقوا پیشه کند؟

تقوا کارهر انسانی نیست چون با میل هاولذایذ دنیوی درمغایر است..لذا شخصی که میخواهد خودرا تقویت کند توان  مقابله باگناه راداشته باشد باید تامیتواند روح خودرا صیقل دهد که ابزار صیقل دان روح هم عبادت است...عبادت چیست؟ اطاعت از خداکردن...

@آثار وثمرات تقوا

تسلط بیشتر برنفس خود رام شدن نفس 

 ایمان بیشتر به خدا ومعنویات

کسب توفیق عبادت های بیشتر

محبت بیشتر پیداکرن به خدا

کسب لذت های معنوی

محو گناهان گذشته

راده معنوی بیشتر پیداکردن

توان ایستادگی دربرابر گناهان وامیال نفس

خشنودی خدا

سلامتی روح وجان

امید به فردای بهتر

قبولی اعمال 

محبوب خدا واقع شدن

عاقبت بخیری

به مقامات بالای انسانیت رسیدن

و...صدها ثمرات دیگر که درحوصله این صفحه نیست..




-

نمازخواندن یکی ازنشانه های بارز تقواکاران میباشد...اصل تقوا یعنی دوری ازگناه واین نماز است که میتواند انسان را ازگناه دورکند

ببینید عزیزان توفیق تقوا نصیب همه کسی نمیشود واینطور نیست که شخص بگوید خب بگذار ازاین به بعد تقوا پیشه کنیم..درست است انسان باید اراده کند  ازاین به بعد دربرابر گناه مقابله کند ولی باید اراده را بوسیله عبادت تقویت کند به نظرمن نمازاول وقت خواندن وقران خواندن درروز به طور مداوم وسجده های طولانی برای تقویت اراده معنوی فوق العاده جواب مثبت میدهد...



-
۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۳۸

راه های شناخت توسط انسان

چهارشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۱۷ ق.ظ

به نام خالق هستی

انسان که ب یه چیز علمی دارد پس انرا شناخته است...

انسان ازراه های مختلف شناخت کسب میکند.یکی از راه های مهم شناخت توسط انسان مقایسه کردن است...

اساسا انسان یک چیزی را میشناسد چون نقطه مقابل انرا شناخته است...مثلا انسان تاریکی را درک میکند چون نور را قبلا درک کرده است..میداند اگر نور دریک جا نباشد پس حتما آنجا تاریک است...

لذا اگر نوری وجود نداشت انسان تاریکی را درک نمیکرد.سایه را درک نمیکرد و...ویا مثلا علم ودانش را درک میکند چون میداند  نقطه مقابله ان جهل ونادان است...تشنه است پس آب میخواهد حال اگر تشنه بود وچیزی ب نام اب وجود نداشت دیگر درطلب آب نبود بلکه فقط میگفت چه حال بدی دارم وچگونه باید خوب شوم...

.پس انسان چیلی از وجودهارا با مقایسه ونقطه مقابل دیدن ان میشناسد...


لذا

     بخاطرهمین است  که شناخت حدا در حدتوان انسان نیست وانسان درشناخت وجود خدا عجزوناتوان است...

چون خدا نقطه مقابلی ندارد که انسان بخواهد خدا را باآن مقایسه کند..خداوند مثل ومانندی ندارد و نقطه مقابل هم برای ان تصور نمیشود یعنی نمیتوان بی خدایی را درک کرد تا خدارا شناخت...

دراصل خدا نمیتوان وجود نداشته باشد.الله نور السماوات والارض...بخاطر همین انسان ازراه مقایسه ونقطه مقابل دیدن نمیتواند ب شناخت خدا دسترسی پیدا کند...

پس برا شناخت خدا ان هم درحد جزیی که انسان را کفایت کند باید سراغ راه هایی مثل عقل واستدلال...تفکر درافرینش...فطرت ادمی و... ب وجود خدا پی برد...


۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۱۷

ماهیت واقعی انسان

سه شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۵۵ ق.ظ
به نام خالق هستی.

انسان ...
 همه ی موجودات جهان زمانیکه به دنیا می اینددارای نوع هستند...
برای مثال زمانیکه یک اسب به دنیا میاد دارای ماهیت اسب هست وزمانیکه می میرد هم می گویند اسب مرد.یعنی درطول عمرش همان اسب بوده است وماهیتش ازاسب به پلنگ یاگربه یا هرحیوان دیگر تغیییر نکرده است...
 حالا بیایم سراغ انسان...

انسان زمانیکه به دنیا می اید دارای نوع خاصی نیست.هرچند به شکل وشمایل یک انسان است ولی انسانیتش را خودش باید بسازد..

انسان یک موجود زنده خام است که خودش ماهیت خودش را می سازد...

.کسی که درطول عمرش فقط پی شهوترانی وخوشگذرانی است بایدهم درآن دنیا به شکل حیوان باشد.چون روحش تمایل پیداکرده است به خوی حیوانی...

انسان پی هرکاری که برود روحش کم کم مسخ میشود به همان اعمال انسان..مثلا کسی که دراین دنیا بخاطر ی سری اعمالش بی غیرت شده است دران دنیا به شکل یک خوک (خوک خوی بی غیرتی دارد)ظاهرمیشود واین یک حقیقت است...

منبع:انسان کامل از علامه مطهری...


مسخ شدن روح انسان...
انسان دارای دوبعد میباشد...بعد حیوانی که همان جسم انسان است.چون در اندام های جسمانی شبیه حیوان است یعنی انسان گوش وچشم و...دارد که حیوان هم دارد..حیوان باجسمش می خورد.میخوابد.تولیدمثل میکند ودراخر غذای انسان ویادیگز حیوانات است...
اما انسان...
وظیفه جسم انسان خیلی فراتراز وظیفه حیوان است...انسان هم همانند حیوانات میخورد ومیخوابد وتولیدمثل میکند ولی یک سری وظایف مهمتر ووالاتری داردکه حیوانات ازآنها معافند...وآن ابزار بندگی برای تکمیل روح خدایی خویش است...
جسم انسان ابزاری است برای روح...
ماهیت واقعی روح درگرو جسم انسان است یعنی این انسان است که ماهیتش را بوسله جسمش میسازد..
جسم انسان هرکاری که انجام میدهد روح خودرا کم کم به امور جسمانی اش سوق میدهد یعنی اگر انسان برود پی شهوترانی وخوشگذرانی روح هم کم کم به این امور عادت میکند واصطلاحا میگویند روح انسان مسخ میشود ولی زمانیکه روح مسخ امور ناپسند شد دیگر نمیتواند به شکل یک انسان باشد چون انسانی روحش درعالم دیگر به شکل انسان است که انسانیت راکسب کرده باشد وچنین انسان شهوت بازی درعالم دیگروحتی دراین عالم به شکل حیوان ظاهر میشود/چون خوردن وخوابیدن وشهوت مطلق کارحیوانات است...انسانی که بی غیرت است بایدهم ک روح خوکی داشته باشد.انسانی که بداخلاق است ودائم دادوبیداد میکند بایدهم یک روح سگی داشته باشد..(منظوراینکه چنین انسان هایی روحشان شبیه شکل وشمایل سگ وخوک است)....





۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۵۵

فرق بین صراط وسبیل

يكشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۱۶ ب.ظ

   به نام خالق هستی.




صراط درزبان عربی یعنی راه وطریق میباشد...

درایه پنج سوره حمد آمده اهدناالصراط المستقیم یعنی مارابه راه راست هدایت کن اما راه کدام است؟؟؟


ببینید همانطورکه میدانید همیشه بین دونقطه تنهایک خط راست وجود دارد ولی با بی نهایت خط های شکسته وخمیده میتوان این دونقطه را به وصل کرد ولی هیچکدام به اندازه آن خط راست باکمتریت مسافت آن دونقطه را به هم وصل نمیکند...لذا درراه رسیدن ب خداهم همینطور است تنها یک راه برای رسیدن به خدا وجود دارد که همان صراط است...

همان صراطی که دراهدناالصراط المستقیم آمده است ...ولی این راه رافقط انیا وامامان توانستند سیرکنند یعنی بدون هیچ عملی که آنهارا ازاین راه حتی ذره ای جداکند توانستند این سیروسلوک را برای رسیدن به لقاالله انجام دهند


...حالابیام سراغ سبیل...سبیل چیست؟




@سبیل های بندگی را می توان هرکدام را نخ وریسمان های نازکی را درنظرگرفت که مجموع آنها طناب ضخیمی را به نام ریسمان الهی تشکیل میدهد لذا کسی که دریک یاچند سبیل رشد کند وبه سبیل های دیگربندگی اهمیت ندهد ریسمان الهی اش را زیاد ضخیم درست نکرده واحتمال پاره شدن این ریسمان وسقوط وجوددارد...انسان بایدبرای رسین به خدا ریسمان خیلی صخیمی را درست کند مگرنه هرچه بیشتر ازاین ریسمان میرود بالا وزنه های بیشتری به آن آویزان میشود که وزنه ها همان فریبهای شیطان وامیال نفسانی است


سبیل هم درزبان عربی معنی همان راه را میدهد ولی نه به اندازه صراط....

سبیل همان راه های دیگر است که میتواند ان دونقطه رابه هم وصل کند...

لذا بندگان دردرجه های پایین تر در راه رسین به خدادرسبیل ها سیر میکنند....ولی سبیل هایی وجود دارد که درنزدیکی صراط قرار دارند برای مثال علما ومراجع باتقوا درسبیل هایی نزدیک صراط درسیروسلوک برای تقرب الهی میباشند...


کسی که درصراط درحرکت است معصوم میباشد ولی درسبیل هرچند که گناه هم نکرده باشد ولی معصوم به حساب نمی آید...


عالمانی هستند که بدون انجام هیچگناهی دارند سیرمیکنند ولی معصوم به حساب نمی آیند مثل امام خمینی..ایت اله بهجت..رهبرمعظم و...

درناگفته نماند که سبیل شامل راه های نافرمانی خداهم میشود که چنین راه های بسیاراز صراط دورمیباشند...


انسان های وارسته سعی میکنند درتمام سبیل های معنویت باسرعت وبدون وقفه حرکت کنند برای مثال ما انسانهایی داریم که فقط عبادت میکند ولی اخلاق معاشرتی خوبی ندارد یا اخلاق خوبی داردولی به نماز وروزه وواجبات دیگر اهمیت نمی دهند...

چنین انسان هایی زیاد نمیتوانند سبیل خودرابه صراط نزدیک کنند.زیرا تک بعدی رشدکرده اند...


شیطان قسم خورده است که آدم هارا به هرنحو که شده فریب دهد وازخدا دورکند بعضی اوقات میگذارد آدم دریک سبیل خوب پیش رود ولی درسبیل های دیگر اورا غافل میکند واین همان هدف شیطان است...


شیطان ازاین راه خوب می تواند انسان هارا فریب دهد برای مثال می اید زن هایی که درروستاها وشهرهای کوچک زندگی می کنند را به چادر وحجاب تشویق میکند ویا زیاد از باب حجاب وارد نمیشود ولی گناه غیبت را بین انها رواج میدهد وهمچنین زن های داخل شهر را به بی حجابی وخودنمایی تشویق میکند...



۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۱۶

سجده تجلی بندگی...

يكشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۰۷ ب.ظ

به نام خالق هستی.

استدلالی...


انواع سجده...؟
سجده های نماز
سجده واجب آیات خاص قرآن
سجده شکروسپاسگذاری ازخدا
سجده استغفاروپشیمانی
سجده طاعت الهی

چرا سجده...؟!
سجده یعنی همان حالت فروتنی وخشوع دربرابر چیزی که اصطلاحا بیشتر دربرابر خدا صورت میگیرد...
سجده نزدیکترین حالت بندگی دربرابر خداونداست.

هرانسانی باتوجه به اعمالش به خدای خود قرب ونزدیکی دارد.ولی هرکسی درهر مقام ومنزلتی زمانیکه برای خدا سجده میکند نزدیکترین حالت دربرابر خداوند رادارد...

هیچ چیزمثل سجده ناله وفریادهای افسوس شیطان رابه همراه ندارد چون هیچ وقت یادش نمی رود که خدا را بخاطر سجده نکردن به انسان نافرمانی کرد لذا تا انسان رامیبیند که دارد درنزدیکترین حالت به خدااست حسرت وجودش راشعله ور میکند...
همانطورکه درمحبت امامان باید هم لعن باشدوهم سلام دراعمال نیز همینطوراست باخشنودی خدا ناراحتی شیطان راب دنبال دارد...

گربتوانی سجده های نمازت راطولانی کنی کمک بسیاری به قبولی نمازت کرده ای...
امام صادق فرمود:
 نوررادرسجده وگریه یافتم...

درقرآن یکی ازبهترین خصوصیت انسانهای برتر راسجده برخاک معرفی کرده است...

سجده ازبهترین ابزارهای بندگی انسان واوج عبادت درنمازاست...
شما باسجده های طولانی میتوانید ظرفیت روحتان را برای عبادت وبندگی گسترش دهید...خیلی ها اراده معنوی ندارند یعنی درمقابل گناه نمیتوانند خودراکنترل کنند وتسلیم نفس میشوند...
بهترین سفارش برای چنین افرادی میتواند سجده های طولانی باشد...این گفته ازعلماوعارفان ربانی بوده که سعی کنید درروز یک سجده طولانی باذکر بسیاروالای لااله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین مداومت کنید...البته هر ذکری مسئولیت خاص خودش را دارد...
استغفراله ربی واتوب الیه...شکرلله..الحمدلله رب العالمین ...ازذکرهای مفیددیگر برای گفتن درسجده میباشد...سعی کنید براین کارمداومت کنید اگردرزندگیتان تحول معنوی ایجادنشد من نویسنده را لعن کنید.....


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۰۷

راننده اتوبوسی که مرا به خود جلب کرد...

چهارشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۴۳ ب.ظ

به نام خالق هستی..

امروز داشتم از دانشگاه برمی گشتم در راه که داخل اتوبوس بودم پشت یک چراغ قرمز بعد از سبز شدن چراغ ماشین جلوی اتوبوس اینقدر لفت اد که چراغ دوباره قرمز شد و جالب اینجا بود که ماشین جلویی عمدا این کارا کرد وهرچه راننده اتوبوس بوق زد او اعتنایی نکرد..

اینجا مهم است

تا دیدم چراغ دوباره قرمز شد راننده اتوبوس پیاده شد و رفت سمت ماشین جلویی...

به نظر شما چه واکنشی نشان داد؟؟!!!

خیلی برایم جالب بود..هرکسی جای این راننده اتوبوس بود معلوم نبود چه اتفاقی و دعوایی بین آن دو رخ می داد..

دیدم با کمال خوش اخلاقی و بدون آنکه حرف تندی بزند فقط به او گفت چرا این کارا کردی و فقط به او انتقاد کرد آن هم با روی خنده بعدم سوار اتوبوس شد و بدون آنکه خشم و ناراحتی در چهره او نمایان باشد به ادامه راه پرداخت...

من آن راننده را نمی شناختم ولی سعی کردم از اخلاق او پند بگیرم...

در اجتماع مردمانی با خلق وخوی متفاوت زندگی می کنند

ولی وظیفه ی ما این است که از بین اخلاقیات آنها اخلاق های خوب وپسندیده شان را گلچین کنیم وبرای خود هم برگزینیم و استفاده کنیم...

قبل از اینکه این اتفاق بیفتد چون جا برای نشستن نبود رفتم جلوی اتوبوس و سعی کردم کمی با او گپ بزنم و از حرف هاش متوجه شده بودم که او کمک راننده است و وراننده اصلی مریض بوده و او چندروزی جای اوست...

چه اخلاق خوبی!!! او ظاهرا به امانات مردم حساس بود چون هرچه دقت می کردم او در دست اندازها و نشیب های جاده سرعت ماشین را به اندازه کند می کرد تا مبادا اتوبوس صدمه ای ببیند...او اتوبوس را انگار مال خود می دانست...

قربون خدا برم که بندگان خوبش هم هنوزهم درجامعه حضور دارند...

این اخلاق ها از یک راننده اتوبوس بود...او سعی کرده بود در حیطه وظیفه خود سعی کند خدا را  خشنود از خود نگه دارد...


۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۴۳

خدمت به خلق

سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۴۰ ق.ظ
به نام خالق هستی.
خدمت به خلق یکی از بزرگترین عبادت ها....
خدمت به مردم یکی از بزرگترین عبادت ها می باشد...البته خدمت به خلق درجاتی هم دارد...
همه ی مردم یک جورایی در زندگی شان به بقیه خدمت می کنند...شما هر شغل و کاری را که در نظربگیرید از یک ناحیه ای دارد به مردم خدمت می شود...
برای مثال:
راننده تاکسی با رسیدن مسافرها به آنها خدمت می کند...
نظامیان با دفاع از کشور به مردم خدمت می کنند
کارخانه جات و فروشنده ها نیاز مادی مردم را تامین می کنند...

درست است که مردم برای تامین معاش شاغل هستند ولی بارحال خواه ناخواه به مردم خدمت کرده اند...
همان تامین معاش هم می تواند برای رضای خدا باشد و آن بستگی به درجات معنوی وایمان او دارد..

ولی خیلی ها هستند که درر فراتر از شاغلی خود سعی دارند به مردم خدمت کنند...همانند خیرین مدرسه ساز و...
بحث ما راجب کسانی است که در حیطه غیر از شاغلی خود سعی دارند به مردم خدمت کنند...

خیلی ها تا موضوع خدمت به مردم وخلق می اید وسط  ذهن شان به پول و اموالی میرود که مردم اعطا می کنند...
از راه های مختلف و بی نهایت می توان به مردم خدمت کرد...
یک نفر وضع مالی خوبی دارد لذا خدا از او انتظار دارد تا با مال واموالش به مردم خدمت کند...ولی یک نفرهم هست وضع مالی چنان خوبی ندارد ولی فن بیان خوبی برای گفتن مطالب اموزنده دارد واو باید با این هنرش به مردم خدمت کند...
همه ی مردم به یک نحوی توان کمک به مردم ر خواهند داشت...

به نظرمن خوشا به حال کی که هنر ان را  دارد تا به مردم در زمینه دین و اخلاق به مردم خدمت و کمک کند...

باید بدانیم...
از بهترین و بالاترین خدمت ها به خلق آن است که ما بتوانیم به آگاهی بیشتر مردم نسبت به دین ومذهب خدمت کنیم...

خدمت به خلق دزر زمینه های دین و مذهب و اخلاف نسب به کمک های مالی ومادی تقدم دارد

کسی که شکم یک گرسنه را سیر میکند به او خدمت کرده و اجر زیادی هم دارد ولی می توان با آگاهی بیشتر مردم نسبت به دین ومذهب عزت نفس را به او تعلیم داد تا نخواهد دست به روی مردم دراز کند چرا که کمک های مادی در تمامی شرایط مطلوب نخواهد بود و می تواند بازیچه شیطان شدن بشود...

کمک های مالی مادی خیلی خوب است ولی شرایط خاص خود را می طلبد که تنها راه کمک به شخص فقط کمک های مالی باشد ولی خدمت های معنوی و دینی به مردم در تمامی شرایط مطلوب است و از اجر بسیار زیاد و بیشتری نسبت به کمک های مادی خواهد داشت
لذا کارهای فرهنگی با حساب کتاب شده و با برنامه ریزی می تواند به سعادت انسان کمک هنگفتی کند...

ما باید بیشتر از ماهی دادن ماهی گیری را به مردم  تغلیم دهیم..شکمش را سیر کردی خب این خوب است ولی تا کی؟1 ایا می خواهی تا آخر عمرش او را همانند بنده ای برای خود بدانی؟! یا اینکه راه و روش عزت مند شدن را به او یاد دهی؟!!!...
دوستان سعی کنید کارهای فرهنگی تان را با جدیت و مطلوب ادامه دهید تا ان شاءالله  خدمت به خلق را به کمال برسانیم...





۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۴۰

عبادت را از ابعاد دیگرهم بنگر...

پنجشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۵۱ ب.ظ

به نام خالق هستی.

بعضی ها فکر می کنند که عبادت کردن صرفا یه سری اعمال است که انجام دادنش باعث می شود تا در پرونده اعمال حسنه و ثواب بنویسند...

تازه خیلی هاشون بخاطر مشکلات شان به خدا هم شکایت می کنند...اصلا نمی روند ببیند مشکل اصلی کجاست؟! آیا نمی شود مشکلاتت بخشیش از عبادت هایی که انجام می دهی باشد؟!!! 

باید بدانیم عبادت کردن فقط برای حسنه و ثواب و...نیست..بلکه همین عبادت باعث می شود شخص ظرفیت و بصیرتش بیشتر شود وهمین بصیرت برای انسان مسئولیت می آورد...

بنده ای که هرروز زیارت عاشورایت ترک نمی شود آیا واقعا انی سلم لمن سالمکم وحرب لمن حاربکم؟؟!! یا فقط می خواهی یه ثوابی برده باشی؟! توکه هرروز این تولی وتبری را به زبان می آوری آیا از بین مولودی امام و مهمانی نامناسب مولودی وجشن امام حسین را برمی گزینی؟؟!!! حالا وقت عمل کردن به انی سلم لمن سالمکم وحرب لمن حاربکم است..پس انتخاب درست بکن...



۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۵۱

عبادت آداب خاص خود را دارد...

چهارشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۱۱ ب.ظ

به نام خالق هستی.

هرچیزی اداب خاص خود را دارد...

یک مثال:

اگر شما مشکلی دارید که چاره ی آن دست فلان آدم است شما در حضور ایشان که می خواهید درخواستتان را  بگویید سعی می کنید آداب معاشرت را رعایت کنید وحتی با نرم خو تر و بااحترام کامل با او صحبت کنید....

در عبادت کردن از نوع دعا و زیارت هم همینطور باید باشد...

اگر مشغول دها هستیم باید مقدمات دعارا فراهم کنیم..مثلا با وضو باشیم..دعا را با صلوات آغاز کنیم..درموقع دعا با خضوع وخشوع دست هایمان را به طرف آسمان دراز کنیم...

درست است که خدا رحیم ومهربان است ولی دلیلی بر ان نمی شود که ما بی ادبانه از خدا طلب حاجت کنیم...


در موقع زیارت خواندن هم باید رعایت ادب کنیم...ما زمانیکه با شخصیت مهمی روبه رو می شویم بااو باحترام واخلاقی مناسب رفتار می کنیم..حالا حساب کنید باید روبه روی ائمه چگونه رفتار کنیم!!

دوزانو نشسته و درموقع سلام دادن و زیارت خواندن دستمان را به سینه گذاشته  ودر حینی که توجه مان به معنی آن است زیارت را زمزمه کنیم...





۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۱۱

بزرگراه معنویت...

پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۳۸ ب.ظ

به نام خالق هستی

اولین قدم در معنویت خواستار بودن است...


همین خواستار بودن مراحلی دارد...

مرحله اول: انسان باید در خلوت پیش درگاه الهی اعتراف به گناهان خود کند و از خدا درخواست توبه کند به این نیت که هیچ گاه سمت گناه نرود...

مرحله دوم: از خدا بخواهد که توفیق عبادت و بندگی پیدا کند...و به خدا اراده اهنی دربرابر گناهان بخواهد...

مرحله سوم: برود از سرنوشت شوم گناهان باخبر شود...وازانجام دادن گناه بترسد...


دومین قدم در معنویت انجام دادن عبادت های ابتدایی است...ازجمله:


باید سعی کند همیشه باوضو باشید...شاید اول کار کمی زور بگوید ولی کم کم برایتان ملکه می شود...

نمازهایتان را اول وقت و حتی الامکان به جماعت بخوانید...این کاررا حتی با زورهم که شده انجام دهید چون اثر فوق العاده ای دارد...

زیارت عاشورا عجیب شمارا دراین راه پشتیبانی و کمک می کند..طوری تمرین کنید که کار هرروزتان شود...

تلاوت قران روزی یک صفحه..کم کم دوصفخه...تا بیشتر...

اخ...آخ...سجده...کن فیکون می کند مخصوصا با ذکر یونسی...اوایل روزی ده بار...کم کم روزی چهل بار...تا بیشتر این ذکر را در سجده تکرار کن...

دائم از خدا بخواهید شمارا دراین راه ثابت قدم کند برای این کار دعای حفظ ایمان در اخرالزمان را زیاد بخوانید(یاالله یارحمن یارحیم یامقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک)...


مطمئن باشید اگر این اعمال را مرتبا انجام دهید خودتان ادامه راه را پیدا خواهید کرد...


۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۳۸