خواهش های نفسانی
به نام خالق هستی.
مطلبی است در باب خواهشها وتمایلات نفسانی...
زمانیکه خداوند از سرشت خود در جسم خاکی دمید و اورا در دنیای مادی قرار داد این جسم براساس قوانین و مقتضیات دنیای مادی نیازمندیهای بسیاری برای بقا درخود نیاز دید از جمله خوردن.نوشیدن.خوابیدن.و...
ابن درصورتی است که روح انسان چنین نیازهایی ندارد یعنی روح ما نیاز ب خوردن و آشانیدن و خوابیدن و...ندارد و نیازمندیهای جسم و روح باهم فرق دارد...
لذا خداوند برای اینکه روح ما نیز از غذاهای خود محروم نشود یک سری اعمال را برای انسان در دنیای مادی واجب کرد تا انسان فقط ب جسم خود رسیدگی نکند چرا ک جسم فقط برای زندگی در دنیای مادی لست و ما در آن دنیا یک زندگی أبدی داریم که ان زندگی از آن روح ما است و نه جسم ما...
لذا ما هرچه ب جسم مان برسیم و از روح مان غفلت کنیم در اصل داریم ظلم ب دنیای آخرت مان میکنیم. ..
لذا هرچه ما ب نعمتهای دنیایی علاقمند بشیم باعث میشود از علاقمندیهای معنوی محروم بشویم...
نفس انسان کارش این است که انسان را وسوسه ب لذتهای دنیوی و زودگذر کند و در اصل نفس وسیله ای است برای شیطان که مارا از خدای خود غافل کند...
دستورات و خواهش های تفسانی انسان بسیار است..
آن خواهش های نفسی ک بسیار ب روح انسان صدمه میزند را خداوند انجام آنهارا حرام کرده است همانند خوردن خوراکیهای حرام.انواع گناهان شهوتی.گفتن های حرام همانند دروغ و ...این دستورات لطمه شدیدی به روح میزند لذا آنها را دین اسلام حرام میداند...
دستورات دیگر نفس انسان لطمه های کمتری ب انسان میزند که دین آنهارا مکروه دانسته و گفته اگر انجام داده نشود خیلی خوب است...
اما واقعیت این است که اگر انسان دل از دنیا بکند و بخواهد راه رسیدن به خدارا بصورت جدی و قوی پیش بگیرد و تصمیم بگیرد که ب هبچ وجه دیگر کارهای حرام را انجام ندهد و در این راه ثابت قدم شود ب مرور زمان روح او از خاصیت خدایی بیشتری پیدا میکند و انسان ب جایی میرسد که امورات مکروه راهم نیز همانند گناه برای خود خطر میداند و از آنها دوری میکند..
اگر در انجام ندادن مکروهات نیز ثابت قدم و مقید بشود ب جایب میرسد که امورات مباح که دین آنهارا حرام نموده نیز برای خود ضرر میداند و از آنها دوری میکند البته این مرتبه بسیار راه طولانی دارد و انسان باید ریاضت ها و مجاهدت ها بکشد که ب این مرتبه برسد...
لذا در بسیاری از زندگی های عارفان واصل ب خدا میبینیم که آنها در دنیا از خوردن ها و نوشیدنیها و حتی خواب شان ب حداقل ها اکتفا کردند و سرمایه خود رابه رسیدگی ب روح و غذای روح شان میکنند...
لذا اگر میبینیم در این دنیا ب چیزی علاقمند هستیم و آنرا برای خود خوش میدانیم باید توجه کنیم که آنها از خواهش های نفسانی است.و فکر نکنیم ک خواهش ها و هوس ها فقط در کارهای حرام است. بلکه خیر و انسان اگر پیشرفت کند ب یک سری خواهش های نفس توجه میکندکه انسانهای مادی از آنها غفلت میکنند...
البته اشتباه نشود برای انسانهای مادی وظیفه ای نیست که از خواهش های نفسانی مباح هم دوری کنند و اگر انهارا انجام دهند یعنی گناه انجام داده اند ولی واقعیت این است ک اگر انسان معنویتش را بالا ببرد خودش با اراده خود از انها دوری میکند...
یا ب بیان دیگر خداوند از انسانهای مادی توقع انجام ندادن کارهای مباح را ندارد ولی از انسانهای بالامقام چنین انتظاراتی را دارد...
ولی ما انسانهای عادی هم نباید زیاد به امورات نفس بپردازیم و هرانچه دوس داریم را بخوریم و بیاشامیم زیرا این کار موجب تسلط بیشتر نفس بر روح میشود و اراده معنوی انسان را کم میکند...
لذا اگر میبینیم غذایی رادوست داریم یا به فعلی برای ما لذتبخش است باید بدانیم اینها از امورات نفسانی است هرچندخوردن انها برای ما گناه محسوب نمیشود و خداوند مارا باخوردن غذاهای دوست داشتنی حلال مجازات نمی کند ولی این دوست داشتن ها باعث علاقمندی بیشتر ب دنیا و زندگی در این دنیا میشود...
التماس دعا