( طلبه رسانا )

( طلبه باید رسانای فرهنگی باشد نه عایق یعنی هرآنچه از نیکی فرا میگیرد بتواند به مردم هم برساند )

( طلبه رسانا )

( طلبه باید رسانای فرهنگی باشد نه عایق یعنی هرآنچه از نیکی فرا میگیرد بتواند به مردم هم برساند )

(  طلبه رسانا  )

( اللهم عجل لولیک الفرج )
( ففرو الی الله )

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ مرداد ۹۸، ۱۵:۱۷ - یا صاحب الزمان ادرکنی
    👌👌

۴۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وبلاگ میلاد زارعان» ثبت شده است

آیه ای به نام کرونا

چهارشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۹، ۰۱:۳۳ ق.ظ

بنام خالق هستی

 

چه خبر است در دنیا؟؟؟

پشه از جنس ویروس برای نمرود های جهان

 

خدا کارهایش مثل آدم میزاد نیست

برای یک کاری که حاکم میکند هزار نقشه می چیند

هزار ایه در آن نشان میدهد

باید از قضیه کرونا همه جوانب را دید

البته نمیشود همه حکمت های ان را درک کرد

اما تا جاییکه میشود باید بر آن تحلیل کرد تفکر کرد  تدبر کرد

حتی در کنار نقمت آن جنبه نعمت آن را هم دید

اما نقمتش چیست؟؟

تصویر پست بیانگر بسیاری از واقعیت هاست

غربی که ادعای مهد تکنولوژی و مهد پیشرفت است دارد به دست و پای خود می پیچد دارد غرق میشود

خدا کند که این غرب زده ها ببینند صورت واقعی این قضایا را

نعمتش آن است که طبق گزارشات هوای اسمان خییلی پاک تر شده است

حتی جالبه بدانید که ظاهرا میزان مرگ و میر کاهش یافته است

یک چیز دیگر

خداوکیلی کجایند تا ببینند تفاوت فرهنگ ها را

در غرب میزنند می کشند اسلحه میخرند  غارت میکنند  در صف کیلومتری می ایستند  برای درمان باید خدا تومان هزینه بپردازند و...

کجای ایران این اتفاق ها تا به الان افتاده است؟؟

ایران و ایرانی عزیزی که در این معضلات از خود گذشتگی نشان میدهند و...

نمیدانم برنامه خدا چیه

اما امیدواردم مقدمات انقلاب امام مان باشد

الهی آمین

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۹ ، ۰۱:۳۳

ادم خود ساخته

دوشنبه, ۹ دی ۱۳۹۸، ۱۲:۳۵ ق.ظ

بنام خالق هستی

 

 

آدم حسابی یعنی ...

🔸” بسیاری از اوقات ما آدم‌ها تنها با همان خوبی‌هایی که با آن زاده شده‌ایم زندگی می‌کنیم و تمام عمر از ارثیهٔ صفات خوب پدری و مادری استفاده می‌کنیم. آن‌وقت اسم آدم‌حسابی هم روی خودمان می‌گذاریم! در حالی‌که آدم‌حسابی کسی است که حسابی خود را تغییر و تکامل داده باشد و در این راه حساب خود را رسیده باشد.
خوبی‌های موروثی و غیر اکتسابی ما، دلیل خوبی برای خوبی ما نیست. آدم خوب یعنی آدم خودساخته و تغییریافته. “

🔻بخشی از کتاب "چگونه #دستورات_دینی ما را تربیت میکنند؟" اثر علیرضا پناهیان

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۸ ، ۰۰:۳۵

جایگاه و ارزش نیت

يكشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۸، ۱۲:۰۴ ق.ظ

 

بنام خالق هستی

 

جایگاه و ارزش نیت


نیت کن نیکی ببر
ما هنوز جایگاه و ارزش نیت را در سرای آخرت را درک نکرده ایم
نیت از اصولی ترین معارف دینی ما است و درواقع عملی بدون نیت فایده ای ندارد
در روایات معصومین نیت به روح عمل تعبیر شده است
برای روشن شدن مطلب به داستان زیر که در نهج البلاغه شریف است توجه نمایید


و من کلام له علیه السلام لما أظفره الله بأصحاب الجمل

وَ قَدْ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ وَدِدْتُ أَنَّ أَخِی فُلَاناً کَانَ شَاهِدَنَا لِیَرَى مَا نَصَرَکَ اللَّهُ بِهِ عَلَى أَعْدَائِکَ

 

فَقَالَ لَهُ علیه السلام أَ هَوَى أَخِیکَ مَعَنَا فَقَالَ نَعَمْ قَالَ فَقَدْ شَهِدَنَا وَ لَقَدْ شَهِدَنَا فِی عَسْکَرِنَا هَذَا أَقْوَامٌ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ سَیَرْعَفُ بِهِمُ الزَّمَانُ وَ یَقْوَى بِهِمُ الْإِیمَانُ

ترجمه:

نیّت جهاد

پس از آنکه خداوند امام را در نبرد جمل بر دشمن پیروز کرد، یکی از یارانش گفت: کاش فلان برادرم شاهد پیروزیت بر دشمن بود. امام فرمود: «آیا دل برادرت با ماست». گفت: آری. فرمود: او با ما و در جمع یاران ماست، و بالاتر آنکه گروههایی که در پشت پدران و زهدان مادرانند، در شمار این سپاهند که بزودی زمانه آنان را به صحنه آورَد و ایمان بدانان نیرو گیرد.

این است که ظرفیت انسان اینقدر بالا است و خداوند انچنان سفره رحمت را بر انسانها گستردادنده است که گذشت زمانه نمیتواند انسان را از کمالات وقایع تاریخ محروم سازد
بله واقعه عاشورا در یک روز از برهه تاریخ اتفاق افتاد و تمام شد رفت اما اینطور نیست که فیض این واقعه فقط مختص یاران امام حسین ع باشد بلکه هر کسی با توجه به ظرفیت وجودیش و درجه نیت و اخلاصش میتواند در هر زمانه ای  و با گذشت هزاران سال  از این حماسه بهره مند شود

به داستان دیگری هم توجه کنید
معلم اخلاق، شهید دستغیب در یکی از کتاب هایش از جلد سیزده «بحار الأنوار» از کتاب «کشف الغمة» اربلی نقل می کند:

محی الدین اربلی گفت: روزی در خدمت پدرم بودم. مردی نزد او بود و چرت می زد.

در آن حال عمامه از سرش افتاد و جای زخم بزرگی در سرش نمایان شد. پدرم علت آن زخم را پرسید، گفت: این زخم را در جنگ صفین برداشتم. گفتند: تو کجا و جنگ صفین کجا؟!

گفت: وقتی به مصر می رفتم، مردی با من همسفر شد، در بین راه درباره جنگ صفین صحبت شد، همسفرم گفت: اگر من در صفین بودم شمشیرم را از خون علی و یارانش سیراب می کردم. من هم گفتم: اگر من در میدان صفین بودم شمشیر خود را از خون معاویه و یارانش سیراب می کردم و اینک من و تو از یاران علی و معاویه ملعون هستیم بیا با هم جنگ کنیم، در آن حال با هم در آویختیم و زد و خورد مفصلی کردیم، یک وقت متوجه شدم که بر اثر زخمی که به سرم رسیده از هوش می روم، در آن اثنا دیدم شخصی مرا با گوشه نیزه اش بیدار می کند، چون چشم گشودم از اسب فرود آمد و دست روی زخم سرم کشید، در آن حال بهبودی یافت و فرمود: همین جا بمان و سپس ناپدید شد، آن گاه در حالی که سر بریده همسفرم را در دست داشت ظاهر شد و فرمود: این سر دشمن توست، تو به یاری ما برخاستی ما هم تو را یاری کردیم چنان که هرکس خدا را یاری کند خدا او را نصرت می دهد، پرسیدم: شما کیستید؟ فرمود: صاحب الامر علیه السلام.

آن گاه فرمود: هرکس از تو پرسید این زخم چه بوده؟ بگو: این ضربتی است که در صفین برداشته ام! !

البته اینطور هم نیست که پاداشی را که یاران ناب سیدالشهدا میدهند به ما دهند بالاخره انها از دنیای خودشان مایه گذاشتند. از عمرشان مایه گذاشتند زخم ها و ضربتها خوردند و شدید ترین بلاها در یک نیم روز بر انها وارد شد
در حدیثی از امام سجاد ع  در نسبت بلاها در روز عاشورا و بعد عاشورا ایراد است که
اگر پیامبر به انها وصیت میکرد که ما را به بدترین نحو اذیت کنند بیشتر از این نمیتوانستند عمل کنند

پس مسلما پاداش انها مختص خود انها است اما با نیت خالص ماهم از فیض زیادی میتوانیم بهره مند شویم

مطلب مهم:
مفسران در شرح چنین روایاتی نکته ای را بیان میکنند که برای استفاده کنندگان حائز اهمیت است:
ا
کسی میتواند با نیت از فیضی بهره مند شود ک اگر وظیفه ای بر انها در زمانه خودشان وارد  است انرا انجام دهند
ما همان اندازه در نیت مان برای کمک رسانی به امام حسین شریکیم که الان داریم حجت بن الحسن را یاری میکنیم
کمک رسانی امام زمان چیست:
همین گناه نکردن ها
همین تقواها
همین دعاها برای فرج

نتیجه:
در هرکاری نیت کنیم
حتی سنگ برداشتن مان در خیابان برای عابران هم برای رضا خدا  باشد

التماس دعا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۸ ، ۰۰:۰۴

به نیابت همه سلام دهید

پنجشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۴۳ ب.ظ

بنام خالق هستی


زمانیکه میخواهید به بزرگی سلام دهید به نیابت همه و دسته جمعی سلام کنید


داستانیکه تعریف میکنم را یکی از رفقای روحانیون مان که امسال به زیارت امام رضا نایل شدمد برای بنده نقل قول میکرد

ایشان میگفت این داستان را یکی از خادمان امام رضا که این قضیه برایش اتفاق افتاده بود برایم تعریف کرد


این خادم کفته چند سال پیش در  زمان حیات ایت الله بهجت این بزرگوار هرروز صبح به زیارت امام رضا می امد و من به ایشان سلام میکردم و ایشان سرش را بالا می اورد و جواب سلام بنده را میداد

در یکی از روزها که دیدم ایت الله از دور دارد می اید با خود به امام رضا گفتم یا امام رضا این بار میخواهم به نیابت تمامی این زائرانت که در جوارت هسستند  به این مرد بزرگ سلام کنم

ایشان میگفت همچین که ایت الله بهجت نزدیک شدند و من طبق معمول که ب ایشان سلام میکردم اینبار به نیابت همه زائران به ایشان گفتم سلام علیکم

ایت الله بهجت سر راه بالا اوردند و چیزی نگفتند و سرش را زیر انداختند دوباره سرشان را بالا اوردند و چیزی نگفنتد تا چندین بار تا بالاخره سرشان را بالا اوردند و به بنده گفتند سلام علیکم جمیعا

دفعات قبل ایشان میگفتند سلام علیکم اما این بار که به نیابت زائران به ایشان سلام کردم فرمودند سلام علیکم جمیعا


نتیجه داستان :اگر به بزرگی خواستید سلام دهید به امامان  و یا به امام زادگان و یا حتی مومنان به نیابت بقیه هم سلام کنید این هم برای ما بهتر است و هم به خیری هم به بقیه رسیده است

بخاطر همین است که میگویند زیارت امامان که میروید برای مثال به نیابت امام زمان زیارت کنید


التماس دعا

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۸ ، ۱۵:۴۳

گذر زمان و اعمال ما

جمعه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۷، ۱۲:۴۷ ق.ظ

بنام خالق هستی

ما و اعمال ما

اعمال ما و ما


در منطق ما انسان ها اینطور است که یک عملی را  انجام می دهیم  و تمام میشود

مثلا دیده شده که طرف یک معصیتی را انجام داده و وقتی برای کسی تعریف میند میگوید اره این قضیه مال چندین سال است و تمام شد رفت اینکه مال الان نیست

و یا مثلا دیده ایم که وقتی میخواهند عملی را توجیه کنند میگویند یک شب که هزار شب نمیشه یک شب است تمام میشود میرود مثلا برا همین عروسی رفتن ها

اصولا ما اینطور فکر میکنیم که زمانیکه یک عمل معصیتی را انجام میدهیم گذر زمان آنرا کمرنگ میکند و خودمان عملی که برایمان گذشته ها انجام شده حالات روحی ان عمل زیاد برایمان محسوس نیست

حال کلا اینطور فکر کردن اصلا درست است و یا نه

اصلا ببینیم مبانی دینی ما راجب ان چه میگوید و همچنین ببینیم این گذر زمان برای عمل انجام شده مصلحی می اورد و یا خیر

ما ملاک را قرآن میگذاریم ببینیم قران چه میگوید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (18) حشر

ای کسانیکه ایمان اورده اید از خداوند پروا کنید و هرکسی باید تامل و نظر کند که برای خود په چیزی از پیش فرستاده است از خدا پروا کنید چراکه خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است

نکته اول اینکه در این آیه دوبار بیان شده که از خدا پروا کنید و یا تقوا پبشه کنید که مجال مقاله ما نیست

و نکته دیگر آنکه راجب اعمال انسان نفرموده که چه چیزی انجام میدهید بلکه بیان داشته از آنچه از پیش فرستاده اید و این نکته مدنظر ما است

عمل از پیش فرستاده

ما فکر میکنیم که عمل انجام شده پشت سر ما قرار میگیرد و با گذر زمان یک عمل انجام شده و ما پیش افتاده ایم یعنی عمل ما مربوط به گذشته است و ما از آن زمان جلو افتاده ایم و آن عمل را پشت سر گذاشته ایم


درحالیکه این منطق قرآن نیست

قران میگوید قضیه برعکس است

قرآن میفرماید هر عملی که تو انجام دادی او پیشاپیش تو رفت و تو پشت سر باقی ماندی تو عمل را جلو فرستادی و تو هنوز مانده ای که به او برسی

خیلی حرف غجیبی است هر عملی که انسان انجام میدهد چه خوب و چه بد در منطق  قران از پیش فرستاده است

و بعد این انسان است که باید به او برسد

قضیه چیست؟؟؟

قضیه این است که ما بر منطق زمان می نگریم ولی قران به منطق دیگر که نشئه است مینگرد

عمل خوب تو به نشئه ی خوبها میرود و عمل بد تو به نشئه بدهاو تو با گذر عمرت در واقع داری به کلیه اعمالت که یا در نشئه خوبها و یا نشئه بدها است نزدیک و نزدیکتر میشوی

حال این حرفها را زدی که چه :

که اینکه ک

گذر زمان تو را از عملت دور نمی کند که بخواهی خودت را فریب دهی که یک عملی بود تمام شد رفت خیررر بلکه تازه آغاز شد و آغاز ان که به نتیجه اعمالت برسی بلکه تو روز به روز داری به او نزدیک میشوی

حال اگر عمل خوب است که خوشا بر احوالت و اگر عمل بد است گذر زمان تو را به فراموشی آن عمل دچار نسازد بلکه قبل از آنکه به او برسی یک فکری به حال خودت کن

توبه ای کن نمیدانم بالاخره جبرانش کن تا او را از نشئه بدها به جایگاه نشئه خوبها منتقل کنند


حال گذر زمان

گذر زمان برای عمل ازپیش فرستاده مفید است و یا خیر

اگر عمل معصیتی بوده که گذر زمان درصورتی مفید است که زمان تو را توفیق به جبران ان کند مگر نه تو روز به روز داری به معصیتت نزدیک میشوی و اگر هزاران سال ان از ان عمل بگذرد عمل خاصیتش را ازدست نمی دهد بلکه فقط دارد تو را به او نزدیک میکند

و اگر عمل صالحی است که گذر زمان دوباره بستگی به خودت دارد

ممکن است گذر زمان تو را به ریای بعد از عمل دچار کند و عمل صالحت را از ارزش ان بکاهد و یا حتی تبدیل به معصیت کند

برگ عیشی به گور خویش فرست

کس نیارد ز پس تو پیش فرست


برگرفته از کتاب آشنایی با فرآن 6 شهید مطهری حوالی صفحات 177

پایان




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۷ ، ۰۰:۴۷

روش مقایسه برای شناخت

شنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۷، ۱۱:۴۶ ب.ظ

به نام خالق هستی

انسان که ب یه چیز علمی دارد پس انرا شناخته است...

انسان ازراه های مختلف شناخت کسب میکند.یکی از راه های مهم شناخت توسط انسان مقایسه کردن است...

اساسا انسان یک چیزی را میشناسد چون نقطه مقابل انرا شناخته است...

مثلا انسان تاریکی را درک میکند چون نور را قبلا درک کرده است..میداند اگر نور دریک جا نباشد پس حتما آنجا تاریک است...

لذا اگر نوری وجود نداشت انسان تاریکی را درک نمیکرد.سایه را درک نمیکرد و...ویا مثلا علم ودانش را درک میکند چون میداند  نقطه مقابله ان جهل ونادان است...تشنه است پس آب میخواهد حال اگر تشنه بود وچیزی ب نام اب وجود نداشت دیگر درطلب آب نبود بلکه فقط میگفت چه حال بدی دارم وچگونه باید خوب شوم...

.پس انسان چیلی از وجودهارا با مقایسه ونقطه مقابل دیدن ان میشناسد

  فلذا بخاطرهمین است  که شناخت حدا در حدتوان انسان نیست وانسان درشناخت وجود خدا عجزوناتوان است...

چون خدا نقطه مقابلی ندارد که انسان بخواهد خدا را باآن مقایسه کند..خداوند مثل ومانندی ندارد و نقطه مقابل هم برای ان تصور نمیشود یعنی نمیتوان بی خدایی را درک کرد تا خدارا شناخت...

دراصل خدا نمیتوان وجود نداشته باشد.الله نور السماوات والارض...بخاطر همین انسان ازراه مقایسه ونقطه مقابل دیدن نمیتواند ب شناخت خدا دسترسی پیدا کند...

پس برا شناخت خدا ان هم درحد جزیی که انسان را کفایت کند باید سراغ راه هایی مثل عقل واستدلال...تفکر درافرینش...فطرت ادمی و... ب وجود خدا پی برد...

Related image

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۴۶

وقت سلوک ما فرا نرسیده است

دوشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۴۱ ق.ظ


بنام خالق هستی


علامه تهرانی ره:


☘ اگر انسان به دنبال این باشد که یک فرصت طلایی به دست آورد که هیچ گرفتاری نداشته باشد و هیچ غمی بر دل او سنگینی نکند و آن گاه به سلوک بپردازد،

🌷 باید بداند این خیالی است باطل و شیطانی و چنین فرصتی هیچگاه نصیب او نمیشود زیرا عالم دنیا عالم گرفتاری است.

🌿 تمام اولیاء خدا که بجایی رسیده اند با همین گرفتاری ها بوده است؛بلکه همیشه گرفتاری گذشتگان از گرفتاری ما به مراتب بیشتر بوده است.


ظ


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۷ ، ۰۰:۴۱

بحث به تو نیست

چهارشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۱۵ ب.ظ

به نام خالق هستی


یک مطلبی است که بااینکه امری مقدس است اما مایه غفلت بعضی ها میشود

یک سری ها خب به لطف خدا وائمه توفیق پیدا میکنند و خادمی اهل بیت بالاخص سالار شهیدان حضرت اباعبدلله الحسین ع را پیدا میکنند

اما

اما

این یک لطفی است که هرکه بخواهد و حواسش را جمع کند  میتواند با آن رشد پیدا کند اما ممکنه بعضی ها نه تنها رشد کنند بلکه مایه غفلت شان شود حتی این توفیق ازآنها سلب شود

آقا مثلا شما توفیق پیدا میکنی برای امام حسین ع مراسم عزاداری بگیری  موکب بزنی و یا هرخدمت دیگر

دراین میان همه را کم و بیش دیده ایم که گاهی اوقات جایی از این مراسم می لنگیده اما به لطف امام حسین ازجایی که فکرش را نمیکردی فراهم میشود و مشکل حل میشود

خب مراسم از ان امام حسین است و حضرت مسلما نخواهد گذاشت کار به مشکل برخورد کند

حرفم این است که اینی که مشکل و لنگی بودم یک کار حل میشود چندان ربطی به شخص بانی ندارد

یعنی این نیست که بگیم بانی لابد ادم خیلی خدایی و خوب است که این مشکل برای مراسم او حل شده

هرچند این فیوضات توفیق هرکسی نمیشود

اما اینی که بانی بخواهد به مدح وثنای خود حمل کند  یک تفکر منحرف است

گفتیم که مراسم های امام حسین که مسلما همیشه هست و خواهد بود و خودشان هم مدیریت خواهند کرد و اگر جایی مشکلی پیش اید خودشان حل خواهند کرد 

این است که ان شاءلله بانی جلسه خدای ناکرده عجب و غروری سراغش نیاید و به خود گیرد بلکه عقیده باید براین باشد که روضه و مراسم ازآن امام بوده و خواهد بود حالا این وسط نه اینکه لایق بوده ایم بلکه لطف وکرم حضرت بوده و این کار را به دست ما گذاشته گرفته شود که ماهم یک فیض و فضیلتی برده باشیم

من که اینطور فکر میکنم بقیه را نمیدونم

شاید هم عقیده من کمیش غلط و یا همش غلط باشد

التماس دعا


See the source image


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۷ ، ۲۲:۱۵

ببینیم زورمان به چی نمیرسد آنرا دریابیم

سه شنبه, ۱ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۲۴ ب.ظ

به نام خالق هستی


یک مطلبی است که خیلی هامون شاید هم بشه بگی هممون  ولی نمیشه مطلق گفت همون خیلی هامون ظاهرا و باطنا از ان غافلیم

مخاطب این مطلب خوبان و مومنان و متدین هامون به اصطلاح یعنی حالا هستند

 چیزی که حائز اهمیته این است که اکثرا خودشونا به اون راه میزنن و یه عده ای هم ظاهرا نمی دانند ودر جریان اصل کار نیستند

و اون چیه؟؟؟ 

ومن الیل فتهجد به نافله لک (اسرا)

یبیتون لربهم سجدا وقیما (فرقان)

و بالاسحار هم یستغفرون(ذاریات)

ومن الیل فاسجد له وسبحه لیلاطویلا(انسان)


خداوند در آیه‌های آخر سوره بنی‌ اسرائیل میفرماید:
به آنهایی که نماز شب میخوانند و تهجد میکنند من
مقام محمود و پسندیده میدهم.
«و من الیل فتهجد به نافله لک عسى ان یبعتک ربک مقاماً محمودا».


من ازشما میپرسم

خداوند چقدر درقرآن سفارش به تهجد وشب زنده داری و سحرخیزی میکند و آنرا از ویژگی های بارز مومنان میداند تا جاییکه به پیامبر امر به عنوان یک فریضه شده است


مشکل ما این است که به چیزی که زور وبازوی سخت تری نسبت به امورات دیگر دارد تسلیم میشویم اما شاید تسلیم مطالعه اون هم بالای ده دوازده ساعت نشویم چون زورمان به این یکی میرسد 


ما باید ببینیم زورمان به چه چیزی از امر خدا نمیرسد انهارا کشف کنیم و انهارا ملکه خود کنیم وخدا مسلما سختی این راه را به لذت و پاداشش به ما خواهد چشاند


و در حدیت دیگری آمده است که: «شرف المؤمن صلاته باللیل‏».
شرف مؤمن به نماز شب اوست.

در حدیثی آمده است: «کذب من زعم انه یحبنى فاذا جنه اللیل نام عنى،الیس کل محب یحب خلوة حبیبه؟» دروغ می‌‏گوید آنکه مدعى محبت من است، ولى وقتى شب‏ او را فرا می‌‏رسد، مى‏خوابد،آیا مگر نه اینکه هر عاشقى، خلوت با معشوقش را دوست دارد؟...


من نمیدانم حالا بااین حساب چرا خیلی از مدعیان راه به کارهای مثل مطالعه و...میپردازند و ازاین اکسیر احمر غافل اند

مطالعه را مثال زدم چون خیلی ها به آن دچار هستند که به گمان خود بخاطر زیادی کاروتلاش و مطالعه  حالا این فعلا وقتش نیست و باشد برای وقتی که کمی سرمان خلوت شود

من که متوجه نمیشم

یعنی چه؟؟؟!!!


این نظر من نیست بلکه نظر بزرگان است که هیچ چیزی ولو بهترین کار فکر نمیکنم باعث سلب این عبادت شود

نقل است که شخصی به عارف بالله میرزا آقاجواد ملکی تبریزی گفت من با توجه به کثرت مطالعه ای که دارم وقت نمیکنم نما شب بخوانم و باید خواب کافی هم داشته باشم

عارف به او گفت شما قلیان میکشید؟؟

طرف گفت بله

عارف گفت بجای اینکه دوبار قلیان بکشی یک بار بکش 

چرا ازوقت نماز شب بزنی ازوقت قلیان بزن 


حالا خب خودمونا گول بزنیم به بهانه مطالعه و کار و زندگی و...


خدا مارا ببخشد که خودمان مخاطب این تذکر هستیم

 استغفرالله










۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۲۲:۲۴

ارزش یک فیض عظیم

سه شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۲:۴۶ ق.ظ

به نام خالق هستی.

 

یک مسئله ای که خیلی از این روشن فکرهای ما به اصطلاح آنرا مطرح میکنند حالا یا درست و یاغلط

این است که میگویند فقط یاد گرفته ایم که برا امام حسین گریه کنیم و عزاداری کنیم

اخه بنده خدا این چه حرفی است؟؟؟

بله  حرف شما صحیح که اصل ان است که باید راه حسین را اذامه دهیم که ان شاالله ادامه هم خواهیم داد

اما فراموش نشود که انگیزه اهداف حسینی در ابتدا نشات گرفته لز عقیده و قبول مظلومیت و حقانیت سیدالشهدا میباشد که این عزاداری و گریه زاذی ها تظاهر بخشی ازاین عقیده است

به نقل ازدیگران

مگرنه اشک مگر چیز کمی است که به همه دهند

خدا رحمت کند ایت الله بهجت را میفرمود:اشک های عزاداران امام حسین را از اسمان به زمین نازل میکنند و در چشم ها به میزان توفیق تقسیم میکنند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۷ ، ۰۰:۴۶

تحصیل انقطاع

سه شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۲۷ ق.ظ

به نام خالق هستی


باسلام و ادب و احترام...
بحثی است پیرامون (مهم ترین هدف انسان دردنیا...)...

تحصیل انقطاع👇👇👇
همه ما کم و بیش در این دنیا مشغول به تحصیل هستیم...
تحصیل یعنی حاصل کردن،بدست آوردن...
تحصیل علوم حصولی همانند علم فیزیک، علوم اجتماعی،فقه و اصول،و...به تمام این علمها علوم حصولی گویند وهرکسی میتواند آنهارا تحصیل و کسب کند..
علومی دیگر به علوم حضوری معروفند و هرکسی را راه به تحصیل آنها ندارند و شایستگی تحصیل این علوم برای هرشخصی مربوط به ظرفیت وجودی او و نیات او و حکمتهای خدا دارد...
اصل علم هم همین علم است...

اکثر ما برتری و پیشرفت خود را در تحصیل علم حصولی میبینیم و از اصل علم غافلیم...البته اشتباه نشود تحصیل علم حصولی اگر با نیت های الهی حاصل خود خود ب خود تخصیل علم حضوری راهم ب دنبال دارد.اما چه کنیم که خیلیها و اکثرا دچار آفت های علم میشوند تا دست آوردهای سعادت آن...
از بحث دور نشویم گفتیم تحصیل انقطاع...
واقعیت و حقیقت مطلق آن است که تمام علوم اعم از حصولی و حضوری باید به تحصیل انقطاع از خود و دنیا ختم شود...
تحصیل انقطاع یعنی حاصل کردن قطع بیشتر..
قطع ازچی؟!
قطع از خواسته های خود،قطع از دنیا،قطع از محبوب های دنیوی و اوهام و تخیلات که ما آنهارا عین واقعیت میپنداریم...
قبلا گفتیم که شما هر فعل حرام و کراهتی را که درنظر بیاورید در اصل بهادادن به خود نفس و خواسته های خود است...
ما باید در تحصیل انقطاع انواع روش ها و توصیه های قرآن و ائمه اطهار را درجهت فراموش شدن خواسته های دنیوی خود انجام دهیم...

تعریف تحصیل انقطاع:
 مجاهدت وتحصیل در مسلط شدن قوه عاقله بر قوات شهوانیه و غضبانیه...


اما اینی که چرا ما کمتر و یا اصلا  به تحصیل انقطاع نمی پردازیم بلکه برعکس با تحصیل علوم حصولی بیشتر به خواسته های شهوانیه و غضبانیه میپردازیم و خیال میکنیم تقرب یافته ایم معمایی است که باید از خود بپرسیم و به هدف خود رجوع کنیم...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۰۰:۲۷

من باید فراموش شود

چهارشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۴۹ ب.ظ

به نام خالق هستی.


  • سلام و عرض ادب...
  • در بیان مطالبی که قبلا ذکر کردیم مطلبی است در باب انسان و اصل خود...
  • یک مثال:
  • پشه ای به حضرت سلیمان از باد شکایت کرد که اورا ظلم میکند و مرا با اختیار به این و آن سو میبرد حضرت ب او گفت برو به شاکی خود بگو حاضر شود تا میان شما حکم و داوری کنم.پشه گفت شما این کارا با اراده خود انجام بده سلیمان ع گفت باشه وهمچین ک باد را آمد حاضر کند پشه سریع فرار کرد...ب نظرتون چرا؟ بله چرا که بودن باد در کنار پشه امکان پذیر نخواهد بود وجاییکه باد باشد پشه را راهی برای ماندن در کنار او نیست و همچنین برعکس با بودن پشه باد را راهی نیست...مولوی این داستانرا برای رابطه انسان با خدا نقل میکند یعنی برای لقاءالله با وجود بودن خود و أنانیت امکان پذیر نمی باشد..
  • توضیح اجمالی:
  • تا حالا ب این توجه کرده ایم که هر چه گناه وجود دارد بر می گردد به بها دادن به خود و نفس آدمی..
  • شما هر گناهی را درنظر بگیری چیزی نیست جز  مهیاکردن امکانات برای نفس و خود و أنانیت...
  • لذا سفر ب سوی خدا در اصل یعنی همان کوچ کردن از خود به سوی خدا این درحالی است ک بسیاری از سالکان خیال میکنند با وجود بودن خود و أنانیت میتوانند به لقاءالله برسند و این همان بودن پشه در کنار باد خواهد بود که این امکان پذیر نخواهد بود...
  • نفس در اصل یعنی همان خود بودن و  أنانیت...بخاطر همین است که انسان در آخر قرار است ب مرحله شهود و فنا برسد یعنی دیگر چیزی به نام خود وجود نداشته باشد...
  • این درحالی است که تا از خواسته های خود نگذریم امکان گذشتن از خود خود وجود نخواهد داشت...
  • هرجا در راه خدا حرف از من شود کار خراب میشود در راه معنویت باید خود فراموش شود...بخاطر همین است که مثلا غرور و تکبر از گناهان بسیار بزرگ است چون اوج من بودن را نشان میدهد و یا مثلا عجب در عبادت و....




  • والسلام...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۴۹

خواهش های نفسانی

يكشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۵۴ ب.ظ

به نام خالق هستی.


مطلبی است در باب خواهشها وتمایلات نفسانی...


زمانیکه خداوند از سرشت خود در جسم خاکی دمید و اورا در دنیای مادی قرار داد این جسم براساس قوانین و مقتضیات دنیای مادی نیازمندیهای بسیاری برای بقا درخود نیاز دید از جمله خوردن.نوشیدن.خوابیدن.و...

ابن درصورتی است که روح انسان چنین نیازهایی ندارد یعنی روح ما نیاز ب خوردن و آشانیدن و خوابیدن و...ندارد و نیازمندیهای جسم و روح باهم فرق دارد...

لذا خداوند برای اینکه روح ما نیز از غذاهای خود محروم  نشود یک سری اعمال را برای انسان در دنیای مادی واجب کرد تا انسان فقط ب جسم خود رسیدگی نکند چرا ک جسم فقط برای زندگی در دنیای مادی لست و ما در آن دنیا یک زندگی أبدی داریم که ان زندگی از آن روح ما است و نه جسم ما...

لذا ما هرچه ب جسم مان برسیم و از روح مان غفلت کنیم در اصل داریم ظلم ب دنیای آخرت مان میکنیم.  ..


لذا هرچه ما ب نعمتهای دنیایی  علاقمند بشیم باعث میشود از علاقمندیهای معنوی محروم بشویم...

نفس انسان کارش این است که انسان را وسوسه ب لذتهای دنیوی و زودگذر کند و در اصل نفس وسیله ای است برای شیطان که مارا از خدای خود غافل کند...

دستورات و خواهش های تفسانی انسان بسیار است..

آن خواهش های نفسی ک بسیار ب روح انسان صدمه میزند را خداوند انجام آنهارا حرام کرده است همانند   خوردن خوراکیهای حرام.انواع گناهان شهوتی.گفتن های حرام همانند دروغ و ...این دستورات لطمه شدیدی به روح میزند لذا آنها را دین اسلام حرام میداند...


دستورات دیگر نفس انسان لطمه های کمتری ب انسان میزند که دین آنهارا مکروه دانسته و گفته اگر انجام داده نشود خیلی خوب است...

اما واقعیت این است که اگر انسان دل از دنیا بکند و بخواهد راه رسیدن به خدارا بصورت جدی و قوی پیش بگیرد و تصمیم بگیرد که ب هبچ وجه دیگر کارهای حرام را انجام ندهد و در این راه ثابت قدم شود ب مرور زمان روح او از خاصیت خدایی بیشتری پیدا میکند و انسان ب جایی میرسد که امورات مکروه راهم نیز همانند گناه برای خود خطر میداند و از آنها دوری میکند.. 

اگر در انجام ندادن مکروهات نیز ثابت قدم و مقید بشود ب جایب میرسد که امورات مباح که دین آنهارا حرام نموده نیز برای خود ضرر میداند و از آنها دوری میکند البته این مرتبه بسیار راه طولانی دارد و انسان باید ریاضت ها و مجاهدت ها بکشد که ب این مرتبه برسد...

لذا در بسیاری از زندگی های عارفان واصل ب خدا میبینیم که آنها در دنیا از خوردن ها و نوشیدنیها و حتی خواب شان ب حداقل ها اکتفا کردند و سرمایه خود رابه رسیدگی ب روح و غذای  روح شان میکنند...


لذا اگر میبینیم در این دنیا ب چیزی علاقمند هستیم و آنرا برای خود خوش میدانیم باید توجه کنیم که آنها از خواهش های نفسانی است.و فکر نکنیم ک خواهش ها و هوس ها فقط در کارهای حرام است. بلکه خیر و انسان اگر پیشرفت کند ب یک سری خواهش های نفس توجه میکندکه انسانهای مادی از آنها غفلت میکنند...

البته اشتباه نشود برای انسانهای مادی وظیفه ای نیست که از خواهش های نفسانی مباح هم دوری کنند و اگر انهارا انجام دهند یعنی گناه انجام داده اند ولی واقعیت این است ک اگر انسان معنویتش را بالا ببرد خودش با اراده خود از انها دوری میکند...

یا ب بیان دیگر خداوند از انسانهای مادی توقع انجام ندادن کارهای مباح را ندارد ولی از انسانهای بالامقام چنین انتظاراتی را دارد...

ولی ما انسانهای عادی هم نباید زیاد به امورات نفس بپردازیم و هرانچه دوس داریم را بخوریم و بیاشامیم زیرا این کار موجب تسلط بیشتر نفس بر روح میشود و اراده معنوی انسان را کم میکند...


لذا اگر میبینیم غذایی رادوست داریم یا به فعلی برای ما لذتبخش است  باید بدانیم اینها از امورات نفسانی است هرچندخوردن انها برای ما گناه محسوب نمیشود و خداوند مارا باخوردن غذاهای دوست داشتنی حلال مجازات نمی کند ولی این دوست داشتن ها باعث علاقمندی بیشتر ب دنیا و زندگی در این دنیا میشود...


التماس دعا

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۵ ، ۲۰:۵۴

یک حقیت پنهان وغافل از اکثرا

دوشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۵، ۰۳:۰۷ ب.ظ

به نام خالق هستی.


خواهشا به دقت بخوانید


باید بدانیم که خواهش های نفسانی آنچه برداشت ما از آن است نیست بلکه خییلی فراتر از این امورات است...
اگر دقت کرده باشیم استاد شجاعی  نیازمندیها و تعلقات روزمره ما از جمله نیازمندیهای طبیعی را نیز جزو خواهش های نفسانی میدانند و اصولا آنچه را که مارا آرام میکند و ما آنهارا برای خود خوش میدانیم همه از خواهش های نفس است..

نیازمندیعای طبیعی حتی شامل خوردنیها.خوابها..گفتنها..رفتارها..دیدنها..شنیدنیها و.. همه میتواند از امورات نفسانی وخواسته نفس باشد منتهاش هرکسی در مرتبه خود از آنها متوجه میشود یک نفر در مرتبه محرمات آنهارا درک میکند. یک نفر در مرتبه مکروهات آنهارا درک میکند ودر نهایت یک نفرهم در مرحله مباحات نیز متوجه خواهش های نفس میشود..مباحی که ما گناه نمیدانیم ممکن است برای شخصی همانند گناه برایش مهم باشد(دقت شود).

گرچه سخت است اما یک واقعیت عینی است راه تقرب واقعی در انجام عکس خواهش نفس خواهد بود...
انسانها باتوجه به شفافیت و تطهیر بودن روح شان متوجه خواهش های نفس خواهند شد...

شایان ذکر است که معصومیت پیامبران و امامان نیز نشأت گرفته از خاصیت روحی آنهاست برای مثال همانطور که من و شما از رفتن به درون آتش معصوم هستیم و جرأت انجام چنین کاری را نداریم اولیای خدا انجام دادن عمل مباح ما برایشان همانند رفتن به اتش ما برای آنهاست...
هرچه انسان به تزکیه نفس مداومت کند در هر مرحله ای یک جور تعلقات برایش جلوه گری خواهد کرد.....
این همان قبض و بسط و یا به عبارتی جلوه گری صفات جمال و جلال خداوند برای بنده اش خواهد بود...
با تجلی کردن صفات جلال در دل انسان ادرا متوجه نقص ها و آلودگیهای خود میکند و سپس با تجلی صفات جمال اورا وادار ب تطهیر باطن خود میکند اگر این مرحله گذشت باز با تجلی صفات جلال انسان متوجه نقص هایی میشود که تا به حال متوجه آنها نبود و با صفات جمال دوباره سعی درتطهیر خود میکند والی آخر ...این خصوصیت تا بالاترین مقام انسانی ادامه دارد...

اصل مطلب:
تازمانیکه مقید به انجام واجبات و ترک محرمات نشویم مراحل بالایی برایمان قابل درک و محسوس نخواهد بود و اگر این مرحله گذشت خواهیم میفهمد که همان مکروهات هم به نوبه خود نوعی از گناه است و مقابله با آن لازمه ترقی است تا اینک مباحات نیز برای انسان متوقف کننده خواهد بود و کسیکه این مراحل را طی کرده باشد متوجه مطلب خواهد شد...



والسلام


التماس دعا

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۵ ، ۱۵:۰۷

دشمنترین دشمن

يكشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۵، ۰۴:۱۲ ب.ظ

به نام خالق هستی


قل انماأعظکم بواحدة أن تقوموالله مثنی وفرادی................عذاب شدید   آیه ۴۶سوره سبأ
ای پیامبر بگو من شمارا موعظه میکنم به یک کلمه و آن اینکه قیام کنید برای خدا جمعی و فردی...

آیه بالا که از کلمه واحده از آن یاد کردیم میگوید قیام کنید برای خدا...

تشبیه:

همانطور که میدانیم زمانیکه قیامی برای مردم واجب میشود در عین زمان باید تکلیف انجام شود مثلا زمانیکه جنگی رخ میدهد و قیام برای مسلمانان واجب میشود بابد در زمان حال انجام تکلیف کنند وطرف نمی تواند بگوید من فردا اقدام میکنم.من یک هفته دیگر میروم جنگ و...

در این آیه هم میگوید قیام کنیدبرای خدا یعنی در عین زمان و در زمان حال و هرگونه تأخیر در انجام آن خلاف فرمان الهی خواهد بود...
حالا این قیام در مراتب پایین تر وحداقلی یعنی انجام دادن واجبات و ترک محرمات..ولی مراتب بالایی آن تمام ابعاد بندگی را شامل میشود...
باید بدانیم که بسیاری از اهالی جهنم و حتی مومنان اهل تسویف هستند یعنی کسانیکه امروز و فردا میکنند و باهمین حرفها عمر خودرا تباه میکنند حالا هر انسانی در مرتبه خود دچار این اغوای شیطانی میشوند یک نفر با گناهان و یک نفر دیگر هم متوقف شدن در مرتبه پایین/
 لذا اهل تسویف شامل همه اکثر انسانها اعم از گنه کار و مومن میشود...

مقالات شجاعی:

اصولا هر آنچه ما با آن خوش هستیم و آرام میگیریم اعم از نیاز معمولی و طبیعی اکثرا از خواهش های نفس است مایه هلاکت مااست اگر درک میکردیم.مسیر تمایلات معمولی و مسیر روزمره خواستهای ما آنچنان که فکر میکنیم چیز ساده ای نیست بلکه اکثرا از نیاز جسمی و دنیوی نشأت گرفته و مارا متوقف میکند..

مشورت بانفس خود اندر  فعال
هرچه گوید عکس آن باشد کمال


ابن خواسته های ما به شدت مایه تسویف ما خواهد بود چراکه ظرفیت تلخی مبارزه با نفس و خواسته آن مارا به مجاهدت و ریاضت میطلبد...
والعصر  ان الانسان لفی خسر   الاالذین ءامنو و عملوالصالحات.....

آنجاکه میگوید جر کسانیکه ایمان آوردند باید بدانیم که اگر ایمان واقعی بیاوریم معرفت عمیقی نسبت به نفس خود و خواسته خود پیدا خواهیم کرد و عملو الصالحات پس قطعا ماراب مجاهدت و عکس خواسته نفس ترغیب خواهد کرد
درغیر این صورت میشویم لفی خسر(دقت شود)...


والسلام

التماس دعا



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۵ ، ۱۶:۱۲