( طلبه رسانا )

( طلبه باید رسانای فرهنگی باشد نه عایق یعنی هرآنچه از نیکی فرا میگیرد بتواند به مردم هم برساند )

( طلبه رسانا )

( طلبه باید رسانای فرهنگی باشد نه عایق یعنی هرآنچه از نیکی فرا میگیرد بتواند به مردم هم برساند )

(  طلبه رسانا  )

( اللهم عجل لولیک الفرج )
( ففرو الی الله )

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ مرداد ۹۸، ۱۵:۱۷ - یا صاحب الزمان ادرکنی
    👌👌

عوامل شکر گزاری

يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۱۹ ق.ظ

بنام خالق هستی


عوامل شکر گزاری:

یک سری از عوامل هست که اگر انسان آنها را دریابد و به ان اعتقاد قلبی داشته باشند انسان باطنا یک حس شکرگزاذی نسبت به خداوند پیدا میکند

اول اینکه :

نعمت ها را ببیند

این خیلی مهم است که انسان نعمت ها را ببیند

خداوند زمانیکه برای انسانها مثال هایی در ایات قران میزند متذکر میشود که این مثال ها برای اهل تسلیم مایه ایمان آوردن است  ولی همین مثال ها برای اهل کفار مایه ضلالت و گمراهی است

خداوند حکیم در آیه شریفه 26 سوره بقره می فرماید: «انَّ اللَّهَ لا یسْتَحْیی انْ یضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوقَهَا فَامّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیعْلَمُونَ انَّهُ الحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ امَّا الَّذِینَ کفَرُوا فَیقُولُونَ مَاذَا ارادَ اللّهُ بِهَذَا مَثَلًا یضِلُّ بِهِ کثیراً وَ یهْدِی بِهِ کثیراً وَ مَا یضِلُّ بِهِ إلَّاالْفاسِقِینَ

خداوند ابایی ندارد که (به موجودات ظاهراً کوچکی مانند) پشه، و حتّی کمتر از آن مثال بزند. (در این میان) آنان که ایمان آورده اند، می دانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان؛ و امّا کافران (این موضوع را بهانه قرار داده) می گویند: منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟! خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می کند؛ ولی تنها فاسقان را گمراه می سازد!

میدانید چرا ؟

چون کفار اصل مبنا را بر ایمان نیاوردن قرار داده اند آنها دنبال حقیقت نیستند بخاطر همین است که از مثال های خداوند خرده میگیرند که این چه وحی ای است که از پشه حرف میزند؟؟!!!

درحالیکه همین پشه برای اهل تسلیم که روحیه تسلیم و حقیقت جویی دارند مایه ایمان بیشتر و یقین است


حالا این مطلب چه ربطی به بحث ما دارد؟؟

ربطش به این است که اگر ما بنا را براین بگذاریم که نعمت های خداوند را ببینیم انوقت هست که این روحیه باعث شود نعمت های خداوند را با چشم و دل بازتری ببینیم

اقاجان نعمتهای خدا را ببینم از کوچک تا بزرگ از مادی تا معنوی


دوم اینکه :

نعمت ها را از اسباب نبینیم و اسباب را همه کاره رسیدن ان نعمت به خود ندانیم

در دعایی از امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه است که خداوند شکرکه اسباب به لطف تو اسباب هستند

ببینید دوستان خداوند همانطور که عالم و رازق و...هست درعین حال حکیم هم هست او نعمت هارا به وسیله اسباب به بندگان میرساند اما فراموش نشود که پشت پرده این اسباب دست خداوند در کار است

او خداوند است که رفع تشنگی را در آب قرار داده است  او خداوند است که تیزی را به چاقو داده است

او خداوند است که سوزاندن را به اتش خاصیت داده است مگرن اتش میتواند گلستانی باشد برای حضرت ابراهیم

اسباب بوسیله خداوند اسباب هستندو در هزاران کار اگر این اسباب نباشد خداوند اراده اش را با هزاران اسباب دیگر میتواند عملی سازد


سوم اینکه :

چیزی را و نعمتی را از خودمان هم نیز ندانیم

ببینید دوستان ما از خود به خود نزدیکر که دیگر از اعضا و جوارح خودمان که دیگر نداریم

همین دست و پاو چشم و گوش و...

من یک سوال از شما دارم اگر همین دست و پا واعضا و جوارح از شما هستند پس چرا در پیری انهارا از دست اده اید و مثل جوانی نمیتوانید از انها استفاده کنید؟؟؟

پیری یک نعمت است که بدانی اینها ابزاری بودند که چند صباحی به تو دادند که از انها برای کمال خود استفاده کنی انها حقیقت تو و از ان تو نیستند

حالا هروقت این اعضا که نزدیکترینها به ما هستند از ان ما نیستند چه رسد به انچه که بیرون به ما رسیده اند همین سوادها علم ها توفیق ها مالها و...اینها از ما نیستند بلکه برای این است که ما ازنها استفاده کنیم

چهارم اینکه :

هر آنچه از خدا به تو میرسد نیک بدان  اگر ما حساب دو روز چهار روز دنیایی مان را میکنیم توجه شود که او حساب ابدیت ما را در نظر دارد

او نقطه کمالی که باید ب ان برسی را دارد نظارت میکند او قصد دارد تو را به اوج نقطه کمالی خودت برساند  بخاطر همین است که آنچه به تو میدهد چه در قبال طاعت هایت و چه در قبال کفاره گناهانت او از اول تا آخر تو را دارد مدیریت میکند

پس خوشبین باشد

امام صادق ع در حدیث عنوان بصری در حقیقت عبودیت و بندگی میفرمایند که بنده برای خود مصلحت اندیشی نمیکند اک امورات خود را به خداوند میسپارد



سخن آخر:

در حدیثی از امام کاظم ع وارد شده است که شکر نعمت از خود نعمت بالاتر است ؟

میدانید چرا؟؟

زیرا ما گفتیم که هرآنچه که به ما داده اند برای استفاده کردن ما از انها است مگرنه فایده ای برای ما ندارد اگر قرار است کمالی به ما نرساند

پس هر نعمتی که خداوند به ما داد اگر ما انرا شاکر بودیم و شاکر بودن به این معنا که در جای خود و در وجود کمالی انها از انها استفاده کنیم انوقت تازه انها برای ما نعمت هستند مگرنه ن تنها نعمت نبوده اند بلکه انها نقمت بوده اند برای ما

اگر مالی به تو دائدند و تو انرا در جای خود که دردی از اخرت تو دوا کند خرج کردی  تازه ان مال برای تو تعمت است ولی اگر مایه فایده اخرت تو نباشد این دیگر نعمت نبیست بلکه نقمت است

و اینجاست که اگر هرانچه به ما رسد ما شاکر باشیم در حقیقت از خداوند نعمت دریافت کرده ایم

پایان

التماس دعا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۸ ، ۰۳:۱۹

ملاک اخلاص

يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۴۵ ق.ظ

بنام خالق هستی


💢آیت‌ الله مجتهدی تهرانی :

🔸در کارهایتان دقّت کنید ببینید که آیا اخلاص دارید یا نه؟ عمل خالص آن است که نخواهی




جز خدا تو را به خاطر آن تشویق کند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۸ ، ۰۰:۴۵

ارزش عبادت

شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۲۲ ق.ظ

به نام خالق هستی.

همانطور که در مطلب قبل  یاد اوری کردیم ما نماز را می خوانیم که در جامعه با اخلاق نیک رفتار کنیم...

ولی قرار نیست کسی که در کاری نقطه ضعف داشت تو سرش بزنیم و کارش را بی اهمیت جلوه دهیم...

برای مثال طرف نماز خوان است ولی یک جایی که سوتی می دهد به او می گویند که این کار واجب تر از نماز است اول برو این کاراتا درست کن...این نماز تو سرت بخوره...برو به جا نماز این کاراتا انجام بده...این کارا مهمه نه نماز خوندن و...خلاصه سعی دارند با این کارشان:

طرف را سبک کنند

ارزش نماز را که خودشان به ن اهمیت نمی دهند را پایین بیاورند

طرف را از نماز خواندن سلب کنند

و...

درحالیکه این کار از بدترین اخلاقیات است و عقاب الهی را در بر خواهد اشت...

درست است..بله..کسی که نماز می خواند باید کارهای دیگرش هم اصلاح شود ولی قرار نیست باهرکسی که این عیب را دارد با این حرف ها سبک کنیم یا ناامیدش کنیم...

اگر واقعا از از او نفرت نداریم و بد اورا نمی خواهیم:

با زبان خوش و دور از حضور دیگران اورا تذکر دهیم که کسی که نماز هایش را اهمیت می دهد باید سعی کند که چنین مواقعی هم به درستی عمل کند وشما بااین کار دارید عابروی نمازگزار های دیگر هم خدشه دار می کنید و...

البته این یک مورد از امر به معروف ونهی ازمنکر بود و بستگی به شخص دارد که چگونه با او رفتار کنیم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۱:۲۲

در آستانه معنویت

يكشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۵۹ ب.ظ

به نام خالق هستی.

یکی از ویژگی های کسانیکه در آستانه معنویت قرار می گیرند این است که به اختیار و حضور ذهن گناه نمی کنند...

مثلا شخصی در رویارویی باشخصی عصبانی شده و وبا پرخاشگری رفتار میکند ولی قصد چنین کاری را که نداشته و ناخواسته عصبانی شده...این شخص با نیت ب انجام گناه جلو نرفته  وبعد از واقعه متوجه اشتباه خود شده و پشیمان می شود...


ولی شخصی هم با نیت ب انجام گناه پیش میرود مثلا شخصی عمدا میخواهد کسی را جلوی جمع سبک ویا مسخره کند وبا همین نیت اقدام می کند این شخص با اختیار وباحضور ذهن برای انجام گناه پیش رفته است...


افرادی که دارای مراتبی از معنویت هستند هیچ گاه ویا به ندرت شاید با نیت ب انجام گناهی اقدام میکنند چنین اشخاصی بعد از کارشان متوجه اشتباهی که کرده اند می شوند و سریعا از خدا طلب مغفرت می کنند...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۵۹

سال نو مبارک

دوشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۸، ۰۱:۵۶ ق.ظ



بنام خالق هستی

 مقاله ۱-۹۸

یک سال دیگر هم گذشت:

سال ۹۷ ۱۳را پشت سر گذاشتیم

۳۶۵روز گذشت

چقدر سن داریم ؟

نباید بگوییم چقدر سن داریم؟ باید بگوییم اینقدر دیگه سن نداریم یعنی عمر نداریم نه اینکه اینقدر سن داریم

بگذریم

خب بیایم سر وقت خودمون:

چه کردیم در یک سال جاری؟

چقدر جمع کردیم ؟ چی فرستادیم؟

چندبار نماز را به جماعت خواندیم؟

چند جزء قرآن خواندیم؟ اصن خواندیم؟

دعا چی؟ ندبه ای؟  کمیلی؟ توسلی؟ چند بار؟

صلوات چی؟ روزی صد تاهم فرستاده باشیم باید ۳۶۰۰صلوات فرستاده باشیم  فرستاده ایم؟؟

راستی چقدر مطالعه داشتیم؟

چند جلد؟ اصن چند صفحه؟

ای داد بیداد

خدای ناکرده نکنه نماز قضاهم داشته ایم؟؟

ان شاءالله که نداشته ایم

سال گذشت و جیزی جز باقیات چیزی از سال باقی نماند

دو چیز از سال برای ما باقی ماند

یکی یاد و خاطرش و یکی اعمالی ک در تک تک روزها مرتکب شد

در واقع از ۹۷ یک چیر برای ما باقی ماند و آن اعمالمان بود

اعمالی که در سال ۹۸ به آنها نزدیکتر شدیم

خیلی جالبه ها 

اعمال در سال ۹۷ انجام شده اما ما در سال ۹۸ به آنها نزدیکتر شده ایم

و این یک واقعیت است

ما میگوییم سال تمام شد بله سال به عدد ۹۷ تمام شد اما واقعیت آن است که ما به ماهیت سال ۹۷ نزدیکتر شدیم و فردا نزدیکتر میشویم و ایتقدر تزدیک میشویم که با مرگ مان به آنها برسیم

این بخاطر آن است که ما اعمالمان را پیش میفرستیم

هر عملی که ما انجام میدهیم لحظه ای بعد به آن نزدیک تر شدیم

در مقاله قبل راجب عمل پیش فرستاده توضیحاتی دادیم

بیایم ۹۸ را دریابیم

بیاییم ۹۷ را برنامه ریزی کنیم یک برنامه ریزی ۳۶۵روزه

یک برنانه ای منظم

برنامه ای که ب اب عبادت های روزانه مان ضابطه قرار دهیم

اعمالی را هفتگی درنظر بگیریم ماهیانه  و جهل روزه و...

ازهمین الان سال را در دست بگیریم

اعمالی را مداوت آمیز برای خود درنظر بگیرید ولو کم و کوچک اما مداوم

موفق و موید باشید

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۵ فروردين ۹۸ ، ۰۱:۵۶

گذر زمان و اعمال ما

جمعه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۷، ۱۲:۴۷ ق.ظ

بنام خالق هستی

ما و اعمال ما

اعمال ما و ما


در منطق ما انسان ها اینطور است که یک عملی را  انجام می دهیم  و تمام میشود

مثلا دیده شده که طرف یک معصیتی را انجام داده و وقتی برای کسی تعریف میند میگوید اره این قضیه مال چندین سال است و تمام شد رفت اینکه مال الان نیست

و یا مثلا دیده ایم که وقتی میخواهند عملی را توجیه کنند میگویند یک شب که هزار شب نمیشه یک شب است تمام میشود میرود مثلا برا همین عروسی رفتن ها

اصولا ما اینطور فکر میکنیم که زمانیکه یک عمل معصیتی را انجام میدهیم گذر زمان آنرا کمرنگ میکند و خودمان عملی که برایمان گذشته ها انجام شده حالات روحی ان عمل زیاد برایمان محسوس نیست

حال کلا اینطور فکر کردن اصلا درست است و یا نه

اصلا ببینیم مبانی دینی ما راجب ان چه میگوید و همچنین ببینیم این گذر زمان برای عمل انجام شده مصلحی می اورد و یا خیر

ما ملاک را قرآن میگذاریم ببینیم قران چه میگوید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (18) حشر

ای کسانیکه ایمان اورده اید از خداوند پروا کنید و هرکسی باید تامل و نظر کند که برای خود په چیزی از پیش فرستاده است از خدا پروا کنید چراکه خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است

نکته اول اینکه در این آیه دوبار بیان شده که از خدا پروا کنید و یا تقوا پبشه کنید که مجال مقاله ما نیست

و نکته دیگر آنکه راجب اعمال انسان نفرموده که چه چیزی انجام میدهید بلکه بیان داشته از آنچه از پیش فرستاده اید و این نکته مدنظر ما است

عمل از پیش فرستاده

ما فکر میکنیم که عمل انجام شده پشت سر ما قرار میگیرد و با گذر زمان یک عمل انجام شده و ما پیش افتاده ایم یعنی عمل ما مربوط به گذشته است و ما از آن زمان جلو افتاده ایم و آن عمل را پشت سر گذاشته ایم


درحالیکه این منطق قرآن نیست

قران میگوید قضیه برعکس است

قرآن میفرماید هر عملی که تو انجام دادی او پیشاپیش تو رفت و تو پشت سر باقی ماندی تو عمل را جلو فرستادی و تو هنوز مانده ای که به او برسی

خیلی حرف غجیبی است هر عملی که انسان انجام میدهد چه خوب و چه بد در منطق  قران از پیش فرستاده است

و بعد این انسان است که باید به او برسد

قضیه چیست؟؟؟

قضیه این است که ما بر منطق زمان می نگریم ولی قران به منطق دیگر که نشئه است مینگرد

عمل خوب تو به نشئه ی خوبها میرود و عمل بد تو به نشئه بدهاو تو با گذر عمرت در واقع داری به کلیه اعمالت که یا در نشئه خوبها و یا نشئه بدها است نزدیک و نزدیکتر میشوی

حال این حرفها را زدی که چه :

که اینکه ک

گذر زمان تو را از عملت دور نمی کند که بخواهی خودت را فریب دهی که یک عملی بود تمام شد رفت خیررر بلکه تازه آغاز شد و آغاز ان که به نتیجه اعمالت برسی بلکه تو روز به روز داری به او نزدیک میشوی

حال اگر عمل خوب است که خوشا بر احوالت و اگر عمل بد است گذر زمان تو را به فراموشی آن عمل دچار نسازد بلکه قبل از آنکه به او برسی یک فکری به حال خودت کن

توبه ای کن نمیدانم بالاخره جبرانش کن تا او را از نشئه بدها به جایگاه نشئه خوبها منتقل کنند


حال گذر زمان

گذر زمان برای عمل ازپیش فرستاده مفید است و یا خیر

اگر عمل معصیتی بوده که گذر زمان درصورتی مفید است که زمان تو را توفیق به جبران ان کند مگر نه تو روز به روز داری به معصیتت نزدیک میشوی و اگر هزاران سال ان از ان عمل بگذرد عمل خاصیتش را ازدست نمی دهد بلکه فقط دارد تو را به او نزدیک میکند

و اگر عمل صالحی است که گذر زمان دوباره بستگی به خودت دارد

ممکن است گذر زمان تو را به ریای بعد از عمل دچار کند و عمل صالحت را از ارزش ان بکاهد و یا حتی تبدیل به معصیت کند

برگ عیشی به گور خویش فرست

کس نیارد ز پس تو پیش فرست


برگرفته از کتاب آشنایی با فرآن 6 شهید مطهری حوالی صفحات 177

پایان




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۷ ، ۰۰:۴۷

یک شاه راه معنوی

پنجشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۷، ۰۱:۲۵ ق.ظ

بنام خالق هستی


مرحوم علامه کشمیری استاد شیخ جعفر ناصری نقل میکند که :

روزی در ایوان طلای امیرالمومنین مرحومامام را دیدم دستم را به سر شانه او زدم و به او گفتم:

اقا به جان این امیرالمومنین قسم من شما را خیلی دوست دارم

به من بگویید چه کرده اید که به این صمود و وجود و معنویت دست یافته اید؟؟؟

امام فرمودند:

قرآن آقا  قرآن قرآن که البته مراحی دارد و مرحله اول آن تلاوت و توجه است


شرح : همه کسانی که اهل  تلاوت قرآن هستند می دانند که تلاوت واقعا یک حس معنوی خاصی به انسان دست میدهد و واقعا یک لذت بخصوصی دارد

بخاطر همین است که در روایات آمده که شراب مومن در دنیا قرآن است  تلاوت قرآن است

و واقعا همینطور است زیرا انسان با تلاوت قرآن یک مستی معنوی به او دست میدهد

تجربه نشان داده شده که با طرف با تلاوت قرآن درعین همان زمان اراده ای بر یک فعالیت معنوی دیگر پیدا کرذه اند ویا پشیمانی از یک خسرانیت پیشین خود کسب خواهند کرد
همچنین به گفته یکی از مدعیان میفرمود قرآن خواندن به انسان قدرت تحلیل میدهد و درست گفته است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۲۵

انسان و آرزوها

پنجشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۷، ۰۱:۲۳ ق.ظ
به نام خالق هستی
هرانسانی از ازندگی کردن هدفی دارد خیلی ها ارزو دارند که یکی از پولدارترین شخص دردنیا شوند...خیلی ها آرزو دارند بهترین پزشک از دانشگاه فلان باشند و...

 محیط زندگی...اخلاقیات ونوع زندگی کردن فامیلها و وابستگان برای انسانها آرزو درست میکنند...


 ولی تمام این آرزها باتوجه به جویات است که انسان درون آنها قرار میگیرند مگرنه تمام انسانها فطرتا خواستار رسیدن به خدا هستند
معمولا کسانیکه از اهداف معنوی برای خود ندارند معلوم است که ازمعنویت بالایی برخواردار نیستنو و دربند مادیات هستند...
 انسان هرچه ظرفیت معنویتش بیشتر شود معمولا اهداف معنوی پیدا خواهد کرد...
 انسان هرچه طاعتش بیشتر شود ظرفیت معنوی بیشتر پیداخواهدکرد..
شکرنعمت نعمتت افزان کند کفرنعمت از کفت بیرون کند مصداق همین بحث است انسان هرچه برای نعمتهای خدا شکرگذار باشد خدا ظرفیت بیشتری برای نعمتها بهش خواهد داد...

انسان و تنوع طلبی
همه ما میدانیم که انسان بسیار متنوع طلب است...انسان هرچقدرهم پی مال وثروت برود بیشتر تشنه تر میشود...
طمع انسان دو بعد دارد...بعد مثبتوووبعد منفیوو
بعد مثبت: اینکه انسان تشنه علم ودانش ومعنویت وامثال اینها باشد خوب است وانسان را به هدف حقیقی نزدیکتر میکند...

بعد منفی: ولی طمع انسان ذرزمینه مال وثروت وشهوت وامثال چنین خواسته های نفسانی نه تنها انسان سیراب میشود بلکه روزبه روز تشنه تر ودرباتلاق طمع فروتر میرود و لحظه به لحظه انسان راازاهداف خدایی دور و دورتر خواهدکرد... 

فلسف تنوع طلبی انسان: حقیقت این است که انسان یک موجودی آسمانی است وبرای انجام ماموریت به زمین فرستاده شده است...بخاطرهمین است که انسان پی هرچیز به جز خدا رود سیراب نمیشود وتشنه تر خواهدشد...گمشده ی انسان خداست وانسان فطرتا دنبال خدا می گردد هرچند شاید به اشتباه پی چیزهای دیگر برود ولی او ذاتا  خدا را خواستار است...





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۲۳

تلبیس شیطان

جمعه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۷، ۱۱:۵۶ ب.ظ

بنام خالق هستی

تلبیس شیطان

مقدمه

شما زمانیکه بخواهید یک سخن راست از یک واقعیتی را بگویید فقط میتوانید همان حقیقت را بیان کنید تا راست گفته باشید و صداقت به خرج دهید یعنی شما در یک محدودیت سخن هستید اگر دیشب فلان ساعت در منزل بوده اید حرف صادق همان است که در منزل بوده اید ولی اگر بخواهید دروغ بگویید شما دیگر در محدودیتی نیستید و بی نهایت حرف خلاف واقع میتوانید بگویید

یعنی درواقع سخن صادق در یک جمله حقیقت محدودیت دارد و لی خلاف ان واقع را میتوان با هزاران سخن دروغ بیان کرد

شیطان دروغ میگوید

او با دادن وعده و آرزو دروغ را به خورد شما میدهد

خداوند در سوره نسا میفرماید

یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلا غُرُورًا ﴿١٢٠﴾

ترجمه : شیطان به آنها وعده دروغ میدهد و در ارزوهای سراب وار می اندازد و جز وعده فریبنده به آنها نمی دهد

دقت شود

میفرماید جز وعده فریبنده

این را برای خودمان تکرار کنیم

جز وعده فریبنده

جز وعده فریبنده

دراین مقاله قصد داریم یکی ازجاهاییکه شیطان با لباس وعده و آرزو به نیت انسان رخنه میکند را بیان کنیم

اساسا این ترفند شیطان یک ترفند قوی است که بسیاری از انسانها را قربانی آن کرده است

و ان این است که :

شما زمانییکه یک گناهی انجام می دهید یک معصیتی میکنید شیطان برای مرحله بعدی حی و حاضر میشود

مرحله بعدی چی است ؟؟

او میگوید برو بابا تو که فلان کار را انجام دادی حالا بری فلان عمل خوب را که انجام دهی که فایده ندارد

اول سعی کن این عملت را اصلاح کنی بعد به آنها بپرداز که انها به نوبه خود تاثیر گذار باشد مگرنه تو حالا اون مستحبم که انجام بدی چه فایده تا زمانیکه این کارت را اصلاح نکرده ای

این تلبیس شیطان است

خوب توجه کنید

او به شما میگوید که فعلا این کارت را اصلاح کن حالا تا آنها

آیا حرف خدا و قران هم همین است ؟؟؟

یا اینکه خدا میفرماید ناامید نشو توبه کن و دوباره برخیز و این کارت اساس ناامیدی برای ادامه راهت نباشد


مثلا طرف یک بداخلاقی با خانواده خود داشته است و همین باعث شده که در حوالی همان زمان که در موقعیتی قرار میگیرد که به عنوان مثال یک انفاقی درراه خدا کند اما از بی رغبتی و ناامیدی از بداخلاقی اش با خانواده اش انفاق را هم نمی کند


حالا شما به من بگویید اگر همین رویه پیش رود چه بلایی سر انسان می اید؟؟؟

نه آقاجااان

اصلا تو برای انکه همان بداخلاقی با خانواده ات را که بخواهی اصلاح کنی نیازمند یک توفیق و مدد از خداوند هستی

این وعده ای که شیطان به تو میدهد یک دروغ است

این وعد که شیطان به تو میدهد کذب است

توفیق  توفیق می اورد از خدا بخواه توفیقی به تو بدهد تا توفیق جبران همان معصیت قبلی راهم به تو بدهند


تمام

التماس دعا

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۵۶

ارزش وقت

جمعه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۷، ۱۲:۴۳ ق.ظ

به نام خالق هستی.

افسوس...

یک روز معادل 24ساعت است...ما در طول این 24ساعت چه کارهایی انجام می دهیم؟؟؟!! واقعا بیایید فکر کنیم در درطول رور چه کارهایی انجام می دهیم! چقدر کارهایمان مفید وچقدر بیهوده وبی ثمر بوده است...

ما در اصل باید هرروزمان را ارزیابی کنیم..امام کاظم (ع) می فرمایند: کسی که در پایان روز اعمال خودرا ارزیابی نکند از ما ائمه نخواهد بود...

چندروز از عمرمان را آخرشب ها موردارزیابی قرار دادیم؟!!!

کسی که بگوید من وقت ندارم بدانید بی نظم است...

همیشه برای کارهای خوب وقت وجود خواهد داشت...

یک قانون دردنیا وجود دارد که زمان برای انسان هدفمند احترام قائل است و صبر برای کارهای او خواهد کرد این را روانشناسان غربی میگویند

ما اسم انرا در دین برکت زمان میگوییم

یعنی کسی که بخواهد فعالیت های مفید انجام دهد مسلما خداوند به زمان و عمر او برکت میدهد

اینکه علمت و دانشمندان اسلامی در طول عمرشان کتابها و اثار فراوانی ازخود بجا گذاشته اند بخاطر آن است که خداوند به عمر انها برکت داده است

راجب این موضوع در یک مقاله دیگر مفصل بحث کرده ایم

خیلی از ما زمان کم را بهانه خود قرار داده ایم..نه اینکه بدانیم و بهانه آوری کنیم خیر..از بس به کارهای بیهوده مشغول شده ایم وهدف مشخصی نداریم احساس کم وقتی می کنیم...

انسان های وقت شناس هیچگاه وقت وزمان را مقصر نمی دانند وحتی اگر موفق هم نشوند به خود ایراد می گیرند نه به زمان...

برای مثال عرض می کنم: اگر به شما بگویند در روز چقدر مطالعه دینی و اعتقادی یا اخلاقی دارید چه می گویید؟؟!! وقت ندارم؟؟!!!

من به شما قول می دهم اگر تنها وفقط وفقط روزی یک ربع ساعت وقت برای مطالعه دین ومذهب وکتب اخلاقی بگذارید در آینده فرد پخته وپرباری خواهید شد...ولی افسوس که این یک ربع هم متولد نخواهد شد... آیا یک ربع هم وقت نداریم؟!! شما اگر وقت تان را ارزیابی کنید متوجه خواهی شد که ساعت ها وقت تان به بی کاری و بهوده گذرانده شده است..تنها یک روز ارزیابی کنید..(  البته دور از جان دوستان وقت شناس و هدفمند)

یک فرد باهوش به شخصی می گوید چند سالته؟ او می گوید سی سال دارم..شخص باهوش می گوید نگو سی سال دارم بلکه بگو سی سال را دیگر ندارم...

عمر دارد مثل فشفشه می گذرد وما اورا مهار نمی کنیم!!! بیایید از وقت مان کمال استفاده را در راه رسیدت به خدا و هدف مطلوب استفاده کنیم...

بایک برنامه ریزی مطلوب میتوان وقت برای بسیاری از فعالیت های مفید ترتیب داد

خوددانیم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۷ ، ۰۰:۴۳

رابطه عبادت و تقوا

پنجشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۷، ۰۱:۲۲ ق.ظ

به نام خالق هستی

@ عبادت کردن یعنی هرآنچه خدا امر کرده است را انجام دهیم و تقوا کردن یعنی دربرابر گناه ایستادگی به خرج داده و ازگناه دوری کنیم...

پس تقوا خود نوعی از عبادت است...


ولی منظور ما از عبادت دراین مطلب عبادت های شخصی همانند نماز وروزه و قران وزیارات و دعاهاست...


ببینید دوستان یکی از فلسفه های مهم عبادت این است که انسان اراده دربرابر گناه پیدا کند و آنرا انجام ندهد...

ساده تر بگویم خدا نمازی را که انسان را ازگناه و اخلاق های رذیله دور نکند نمی خواهد...

پس کسی که عبادتش کیفیت داشته باشد باید به همان میزان عبادتش در برابر گناه تقوا داشته باشد...

ولی این دو خیلی همدیگر را دوست دارند و ی جورایی عاشق هم هستند...


آیا کسی که عبادتش سست است می تواند از نگاه به نامحرم بگذرد؟! مسلما خیر... فرض کنید عبادتش در حدی بود که دربرابر این گناه تقوا پیشه کند...دراینصورت می دانید این تقوا چقدر به عبادتش کمک خواهد کرد؟!

این تقوا باعث می شود که:

@عبادتش را با معرفت بیشتری انجام دهد..برای مثال نمازش حضور قلب بیشتری پیدا خواهد کرد...


@باعث می شود تا با میل و رغبت بیشتری عبادتش را انجام دهد...برای مثال انتظار وقت نماز را می کشد....


@باعث می شود به عبادتش افزوده شود برای مثال بعد نمازش می گوید بگذار تا یه زیارت عاشورایی هم بخوانیم...


لذا با تقوا پیشه کردنش عبادتش بیشتر می شود دوباره خود این عبادت باعث می شود خود را برای تقواهای سخت تر اماده کند خود آن تقوا دوباره...

واین برای شخص سیروسلوک به سوی خدا ایجاد می کند و باعث می شود شخص پله به پله مسیر را برای خدایی تر شدن و مقامات معنوی طی کند...

البته تقوا و عبادت آثار و برکات دیگر هم دارد که انشاله در مطلب های بعدی خدا توفیق دهد برایتان عرض خواهم کرد...

ومن اله تعوفیق


هر گناهی را که ترک کنی یکی ازاین پله هارا سیر خواهی کرد..تاحالا چندتا ازاین پله هارا طی کرده ای؟؟!!!



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۲۲

فلسفه

چهارشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۷، ۱۰:۰۸ ب.ظ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۰۸

عبادت برخواسته از فطرت است

چهارشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۷، ۱۲:۴۷ ق.ظ

به نام خالق هستی

جالبه!!!

حرف بعضی تخصیل کرده هامون  یا افراد ازخدا بی خبر جالبه...!!!

بروبابا عبادت مال افراد بیکار است...اشخاصی که کار مهمی ندارند میرن عبادت میکنند...!!!

واقعا خنده داره!!!

چقدرآدم باید فکرش محدود باشه!!!چقدر آدم باید دیدش منفی و مادی باشه!!!

آیا واقعا حرفاشون حقیقت داره؟! عبادت مال آدم های بیکاره؟؟؟!!!

خیر...

اصلا...

در ارزش عبادت های فردی مثل نماز وروزه و قران خواندن وزیارات ودعاها و...همین بس که حدا به پیامبر اکرم امر نمود که بخش مهمی از شب را به عبادت ونماز وذکر سپری کن زیرا مسِئولیت سنگینی بردوش تو کذاشته شده است..

پیامبر بیکار بود که عبادت کنه؟!

کار و مسئولیت مهم تراز کار پیامبر؟!!!

پس بدانید تمام این حرف ها از آدم های شنیده میشه که:


@خود اهل نماز ودعا نیست پس میخواهد خودرا توجیه کند

یا اینقدر سرش به مادیات گرم شده که امور معنوی نزدش کمرنگ شده وانرا بی ارزش می داند ویا...

 @واقعا برای چنین افرادی متاسفم..چون عمرخودرا دارند در تباهی می گذرانند...


باید بدانید که یکی از مهمترین فلسفه های عبادت این است که شخص خودساخته می شود ودربرابر گناه اراده معنوی پیدا میکند...جوانان باید ازهمین الان معنویت خودرا با عبادت تقویت کنند تا دراینده به نحو احسن تصمیم گیری کنند واز انچه دررراه خدا ومعنویت نیست پرهیز کنند...واین خیلی مهم است...


سعی کنید درروز نمازهایتان سروقت بخوانید ودر کنار ان یک زیارت عاشورایی قرانی سجده ای ...انجام دهید مطمئن باشید اراده تان قوی خواهد شد وخود خواستار معنویت بیشتری خواهی بود...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۷ ، ۰۰:۴۷

بزرگی و بزرگواری روح

يكشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۷، ۰۳:۵۷ ب.ظ

به نام خالق  هستی

@روح انسان خاصیت شکل پذیری دارد...

روح انسان هم میتواند بزرگ باشد وهم میتواند بزرگوار باشد...

اگر بزرگوار باشد مسلما پس بزرگ هم خواهد بود ولی هربزرگی روح نمی تواند بزرگوار باشد...

هرکسی همت بزرگی داشته باشد پس روح بزرگی هم خواهد داشت همت کوچک نشان از روح کوچک است...


همت بزرگ در راه علم ودانش

برای مثال بعضی ها در راه علم همت بزرگی به خرج می دهند و روز به روز خواستار اطلاعات بیشتری هستند وبعضی هاهم به یک دیپلم بسنده میکنند اهل علم و دانش نیستند...

البته همت در راه کسب دانش هم خود هم کمالات دارد و هم ضلالت

کسی که در پی دانش های بیخود و بی مصرفی که صرفا برای علاقه میرود این اگر ضلالت نباشد خسران را حتما خواهد بود

و یا دانشمندی که در پسی کسب بمب اتم است که در اینده با تهدید این بمب برای کشورهای دیگر باشد ایا این جز ضلالت و بدبختی است؟؟؟

برای مثلا ابوریحان کسی بود که دربستر مرگ هم داشت ازفقیهی که برای عیادتش امده بود سوال فقهی می پرسید وباخود میگفت بدانم وبمیرم بهتر است که ندانم وبمیرم...این همت بزرگ درراه دانش مطلوب است و برای روح بزرگواری هم می اورد...


همت بزرگ دردراه کسب مال وثروت

بعضی هاهم همت شان در کسب مال وثروت می باشد به نحوی که از خواب و اسایش وراحتی های دیگرش می گذرد که مال بیشتری بدست آورد...

به نظر شما این همت ستودنی است؟ آیا انسان برای مال وثروت به دنیا امده است؟ این همت اصلا برای روح انسان بزرگواری نمی آورد وانسان را به کمالات نمی رساند...


همت بزرگ درراه پست ومقام

خیلی هاهم چنان برای برای پست ومقام تلاش میکنند که گویی مقصد نهایی شان یک مقام است وتمام..

برای مثال خیلی ها دربهترین دانشگاه ها برای یافتن یک جایگاه والای مادی درس می خوانند...

نادرشاه کسی بود که اینقدر سرش به حکومت و غارت کشورها مشغول بود که بعضی اوقات چهارپنج روز وقت نمی کرد چکمه های خود را ازپا دربیاورد..آدمی بخواهد مثل نادر باشد دیگر نمی تواند روی پرقو بخوابد.نمی تواند آسایش داشته باشد...


واما بزرگواری روح...

انسان می تواند با همت های بلند دریک موضوع روح خودرا بزرگ کنند ولی همت درصورتی بزرگواری  برای روح می آورد که آن همت برای انسان کمالات و انسانیت بیاورد مثل

همت در کمک به دیگران..

همت در عبادت کردن زیاد...

همت دردرس خواندن بانیت خدایی و....
بنابراین روحی از بزرگواری برخوردار است که دارای همت های مطلوب باشد نه همت هایی مثل همت درکسب مال وثروت...


تصویر مرتبط


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۵۷

روش مقایسه برای شناخت

شنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۷، ۱۱:۴۶ ب.ظ

به نام خالق هستی

انسان که ب یه چیز علمی دارد پس انرا شناخته است...

انسان ازراه های مختلف شناخت کسب میکند.یکی از راه های مهم شناخت توسط انسان مقایسه کردن است...

اساسا انسان یک چیزی را میشناسد چون نقطه مقابل انرا شناخته است...

مثلا انسان تاریکی را درک میکند چون نور را قبلا درک کرده است..میداند اگر نور دریک جا نباشد پس حتما آنجا تاریک است...

لذا اگر نوری وجود نداشت انسان تاریکی را درک نمیکرد.سایه را درک نمیکرد و...ویا مثلا علم ودانش را درک میکند چون میداند  نقطه مقابله ان جهل ونادان است...تشنه است پس آب میخواهد حال اگر تشنه بود وچیزی ب نام اب وجود نداشت دیگر درطلب آب نبود بلکه فقط میگفت چه حال بدی دارم وچگونه باید خوب شوم...

.پس انسان چیلی از وجودهارا با مقایسه ونقطه مقابل دیدن ان میشناسد

  فلذا بخاطرهمین است  که شناخت حدا در حدتوان انسان نیست وانسان درشناخت وجود خدا عجزوناتوان است...

چون خدا نقطه مقابلی ندارد که انسان بخواهد خدا را باآن مقایسه کند..خداوند مثل ومانندی ندارد و نقطه مقابل هم برای ان تصور نمیشود یعنی نمیتوان بی خدایی را درک کرد تا خدارا شناخت...

دراصل خدا نمیتوان وجود نداشته باشد.الله نور السماوات والارض...بخاطر همین انسان ازراه مقایسه ونقطه مقابل دیدن نمیتواند ب شناخت خدا دسترسی پیدا کند...

پس برا شناخت خدا ان هم درحد جزیی که انسان را کفایت کند باید سراغ راه هایی مثل عقل واستدلال...تفکر درافرینش...فطرت ادمی و... ب وجود خدا پی برد...

Related image

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۴۶