( طلبه رسانا )

( طلبه باید رسانای فرهنگی باشد نه عایق یعنی هرآنچه از نیکی فرا میگیرد بتواند به مردم هم برساند )

( طلبه رسانا )

( طلبه باید رسانای فرهنگی باشد نه عایق یعنی هرآنچه از نیکی فرا میگیرد بتواند به مردم هم برساند )

(  طلبه رسانا  )

( اللهم عجل لولیک الفرج )
( ففرو الی الله )

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ مرداد ۹۸، ۱۵:۱۷ - یا صاحب الزمان ادرکنی
    👌👌

عبادت و تقوا دوبال مکمل یکدیگر...

دوشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۳۶ ب.ظ

به نام خالق هستی

@ عبادت کردن یعنی هرآنچه خدا امر کرده است را انجام دهیم و تقوا کردن یعنی دربرابر گناه ایستادگی به خرج داده و ازگناه دوری کنیم...

پس تقوا خود نوعی از عبادت است...


ولی منظور ما از عبادت دراین مطلب عبادت های شخصی همانند نماز وروزه و قران وزیارات و دعاهاست...


ببینید دوستان یکی از فلسفه های مهم عبادت این است که انسان اراده دربرابر گناه پیدا کند و آنرا انجام ندهد...

ساده تر بگویم خدا نمازی را که انسان را ازگناه و اخلاق های رذیله دور نکند نمی خواهد...

پس کسی که عبادتش کیفیت داشته باشد باید به همان میزان عبادتش در برابر گناه تقوا داشته باشد...

ولی این دو خیلی همدیگر را دوست دارند و ی جورایی عاشق هم هستند...


آیا کسی که عبادتش سست است می تواند از نگاه به نامحرم بگذرد؟! مسلما خیر... فرض کنید عبادتش در حدی بود که دربرابر این گناه تقوا پیشه کند...دراینصورت می دانید این تقوا چقدر به عبادتش کمک خواهد کرد؟!

این تقوا باعث می شود که:

@عبادتش را با معرفت بیشتری انجام دهد..برای مثال نمازش حضور قلب بیشتری پیدا خواهد کرد...


@باعث می شود تا با میل و رغبت بیشتری عبادتش را انجام دهد...برای مثال انتظار وقت نماز را می کشد....


@باعث می شود به عبادتش افزوده شود برای مثال بعد نمازش می گوید بگذار تا یه زیارت عاشورایی هم بخوانیم...


لذا با تقوا پیشه کردنش عبادتش بیشتر می شود دوباره خود این عبادت باعث می شود خود را برای تقواهای سخت تر اماده کند خود آن تقوا دوباره...

واین برای شخص سیروسلوک به سوی خدا ایجاد می کند و باعث می شود شخص پله به پله مسیر را برای خدایی تر شدن و مقامات معنوی طی کند...

البته تقوا و عبادت آثار و برکات دیگر هم دارد که انشاله در مطلب های بعدی خدا توفیق دهد برایتان عرض خواهم کرد...

ومن اله تعوفیق


هر گناهی را که ترک کنی یکی ازاین پله هارا سیر خواهی کرد..تاحالا چندتا ازاین پله هارا طی کرده ای؟؟!!!


۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۳۶

التماس دعا

شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۱۴ ب.ظ

به نام خالق هستی

@یه کلمه ای که همه آدم های حسابی برای هم استفاده می کنند این است که در موقع زیارت رفتن ویا خدافظی به هم التماس دعا می گویند!

معنی التماس دعا این است که :خواهشا و اگر راهی هست ماراهم دعا کنید...

ولی افسوس...

آصلا مردم این کلمه را جدی نمی گیرند...اینجوری بهتون بگم خدافظی در حزب الهی هامون همون التماس دعا گفتن است...

واین اشتباه است...

دوستان اگر کسی بهتون التماس دعا گفت چه درموقع زیارت رفتن و یا حتی در موقع خدافظی اورا دعا کنید...

بعد که خدافظی کرد ورفت برای مثال بگو خدایا عاقبتش را بخیرکن واینجاست که شما حق التماس دعا گفتنی که به شماگفته است را ادا کرده اید...

این خیلی مهم است...می دانید چرا...؟

خدا به  حضرت موسی گفت اگر می خواهی دعایی در حقت مستجاب شود با زبانی که گناه باهاش انجام نکرده ای دعا کن..

این را برای امثال من وشما گفته است مگرنه حضرت موسی گناهی نکرده که بخواهد...

ازجمله دعاهایی که خدا درحق کسی مستجاب می کند دعایی است که مومنان درحق او دعا می کنند...

اگر کسی به شما درهر شرایطی التماس دعا گفت ی براووردی بکنید ببین اورا درزندگی چه نیازی است همان را برایش ازخدا بخواهید وعاقبت بخیری برایش بخواهید..بااین کار خدا خیلی خوشحال خواهد شد..

این از اداب معاشرت مومنان است...

این همین اخلاق نیکی است که بایدخوب دیگران را بخواهیم...اگر این اخلاق خوب رایادمان رفته التماس دعا گفتن مردم بهترین فرصت آن است......

دوستان سفارش حضرت فاطمه یادمان نرود که اول دعا برای دیگران بعد برای خودمان...روزی چندبار می گوییم اللهم غفر اللمومنین والمومنات؟؟!!!


امیدوارم همه مان به درجه ای از معنویت برسیم که دعا اول برای مردم که هیچ در موقع عمل هم مردم را اول مقدم برخود بدانیم...انشاله...


۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۱۴

اصل قضیه را دریاب...

جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۴۲ ق.ظ

به نام خالق هستی

@ همه ی ما می دانیم که ذکر گفتن خود یک عبادت می باشد ولی دونمونه ی زیر را مقایسه کنید


یک نفر دارد فیلم تماشا می کند ودرحین تماشا کردن دائم دارد ذکر سبحان الله را می گوید...(اصلا حواسش به معانی ذکر نیست)


یک نفر هم یک جا نشسته ودر هر سبحان اللهی که می گوید درکار خدا تفکر میکند..(باحضورقلب ذکرخدا را می گوید)


آیا برای این دونفر به ی اندازه اجر داده میشود؟آیا تاثیر عبادت روی این دوشخص به ی اندازه است؟ آیا به اند ازه رشد معنوی خواهند کرد؟؟!!!


همه ی ما می دانیم که خیر..اصلا اینطور نخواهد بود...

برای اثبات این موضوع به مورد زیر توجه کنید


یا من اسمه دوا وذکره شفا

ترجمه: ای کسی که نامش دارو  و  یادش درمان است

اگر توجه کنید می بینید که نام خدا تشبیه شده به دارو برای مریض ولی یاد خدا تشبیه شده به درمان...

نتیجه: نام و ذکر خدا گفتن یک دارو است...ولی اگر می خواهی درمان داشته باشد با یاد وحضور قلب آن ذکر را بگو...

همه ی مریضان دارو را برای درمان شان مصرف می کنند واگر دارویی درمان نداشته باشد ازمصرف آن خودداری می کنند

ببینید عزیزان ذکر خدا یک داروی معنوی است درست...ولی درمان آن بستگی به حضور قلب شخص در حین عبادت و ذکر گفتن دارد...

بخاطر همین است که خیلی افراد بااینکه عبادت می کنند دچار گناه و معصیت هم می شوند چون تاثیر عبادت در اراده معنوی شان کم بوده است...می گویند چرا بااینکه نمازمان را می خوانیم باز دچار گناه ولغزش می شویم!!1به نظر شما جوابی غیرازاین مطلب دارد؟؟!!!


به نظر من این مطلب خیلی مهم است و می تواند راجب آن کتاب پرحجمی نوشت ولی امیوارم منظورم را متوجه شده باشید..





۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۴۲

فقط کافیست اراده کنم!!!

چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۴۷ ب.ظ
به نام خالق هستی.
میشود گفت که افرادی که اراده خوبی دارند در برابر افراد بی اراده قطره ای هستند دربرابر دریا...
به نظرشما چرا...؟
انسان کافیست اراده کند.دیگر چیزی جلودار او نخواهد بود

همه ی ما میدانیم که افرادی که به یک سری پیشرفت ها دست پیدا کرده اند حتما مشکلات و سختی هایی درطول زندگی شان تحمل کرده اند...

برای انسانی که برای رسیدن به یک هدف اراده می کند دیگر سختی و آسانی معنا ندارد...مثل انسانی که یک حیوان درنده دنبالش کرده است و او درحال فرار است.او درفرار کردن دیگر فکر آن نیست که جلویش چاله ای دیواری سنگی و.. وجود دارد او فقط به فرار کردن و نجات یافتن از دست حیوان فکر میکند...
انسانی هم که هدف دارد خودرا برای هرسختی و مشکلات اماده خواهد کرد وتا به هدفش نرسد ول کن نیست..
آیا اراده غیر ازاین است؟!
کسیکه برای خودش هدف مشخص کند اراده اش را هم پیدا خواهد کرد...
آیا اراده بدون هدف معنی دارد؟!!!
خدا درقرآن هم ذکر کرده است که انسان اگر اراده کند کن فیکون می تواند بکند...
حالا این که درچه راهی اراده کند مهم است!!!
اراده در کسب مال و ثروت
برویر ببینید کسانیکه چنین اراده ای کرده اند چه وضعی دارند..یکی ازپولدارترین افراد دنیا هستند...

اراده درعلم . دانش
زندگینامه ای افرادی همچون دکترحسابی.بوعلی سیناوابوریحان.و...نیاز به گفتن ندارد...
اراده در هدف...
جانم فدای  افردی همچون امام خمینی...علامه محمدتقی بهجت..علامه مجلسی و...

اگر دقت کنید در آخرین اراده گفته شد اراده در هدف...
چرا
مگه تمام دیگر موارد هدف نبودند؟!...

دوستان ما دراین دنیا تنها یک هدف مطلوب داریم وآن رسیدن به خداست..
کسیکه هدفش رسیدن به خدا باشد در زمینه مواردی همچون علم ودانش وثروت و..به اندازه کافی به ان دست خواهد یافت
آیا امام خمینی به علم خود نرسید؟1 آیا در زندگی فقیر بود؟1 آیا لذت در زندگی نداشت؟!! همه را داشت..ولی هدفش چه بود؟1 
باخدا باش و پادشاهی کن...بی خدا باش و هرچه خواهی کن...

کسی که در راه رسیدن به خدا قدم بردارد دیگر تمام اهدافی همچون ثروت و علم و خانواده و...را وسیله قرار میدهد برای رسین به خدا...
و من اله توفیق...





۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۴۷

اینا اراده نشد...!

چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۰۱ ق.ظ

به نام خالق هستی

@ یک قانون کلی برای کسانیکه دریک زمینه اراده خودرا راسخ می کنند وجود دارد...

برین تحقیق کنید چندنفر از کسانیکه می خواستند یک عادت بد یا اخلاق ناپسندیده ای  را کناربگذارند گفتند از فلان تاریخ انجام خواهد داد موفق شده اند یا نه....

شک نکنید عمده ی این اشخاص باشکست روبه رو می شوند چرا؟؟؟!!!چون تاریخ مشخص کرده اند!!!

دراراده کردن نباید تاریخی وجود داشته باشد.نباید زمان و موقعیتی مشخص شود...

برای مثال کسی که میخواهد سیگار را ترک کند اگر گفت از فردا و اول ماه و فلان روز ...مطمئن باشید دران روز مشخص هم ترک نخواهد کرد چون آن زمان فقط دلخوشی به خود داده است...اگر تو واقعا میخواهی سیگاررا ترک کنی پس همین سیگاری که دردستت هنوز روشن نکره ای را له کن بنداز زیرپات و بگو دیگر سیگار نخواهم کشید نه اینکه بگویی از فردا و...

هرکسی اگر برای کاری اراده کند باید ازهمان دقیقه شروع کند  ویا حداقل قدمی مثبت بردارد تا موفق شود مگرنه...

این قانون برای تمام کارها صدق می کند یعنی هم اراده برای انجام دادن کارخوب وهم برای ترک اخلاق بد...

ولی بیشتر برای ترک اخلاقیات بد صدق می کند...

شما اگر اراده کردی که از امروز دوصفحه کتاب مفید بخوانی پس حداقل اگر امروز وقت نمی کنی با یادگرفتن یک جمله یایک حدیثی یا...استارت کاررا بزن و شروع کن چون همان فردا دوباره بهت زور خواهد گفت...


یک قانون کلی در روان شناسی

@ همیشه در اراده ی یک کاری اول آن سخت است و زور به انسان می گوید ولی همین که استارت کار زده شد ادامه ی راه راحت تر ممکن خواهد بود

دوستان دارد دیر می شود...شروع کنید...اراده ی خودرا برای انجام دادن کارهای خوب جمع کنید...


این مطلب ادامه دارد...


۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۱:۰۱

تو چه کار به اون داری؟

دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ب.ظ

به نام خالق هستی؟

@ یک موضوعی  دررابطه با امر به معروف هست که خیلی مهم است ...

درست است که کسی که امربه معروف ونهی ازمنکر میکند خودش باید عامل به معروف باشد...این درست...

ولی...

این راهم نباید فراموش کرد که ما باید به گفته بنگریم نه به گوینده...

یک نفر یه امر به معروفی می کند...یک نصیحت میکند ولی متوجه خواهی شد که خودش به انچه گفته عمل نمی کند...

بعضی ها تا می بینند که طرف خودش به انچه گفته عمل نمی کند صدایشان در می ایدکه چرا خود فلان فلان شدش عمل نمی کند و می روند این مطلب را به بقیه هم می گویند که فلانی که چنین گفته خود این کاره است...

آخه نفهم!!!

تو چیکار به ان داری حالا خودش به انچه گفته عمل می کند یا نه..  خدا درقران هشدار داده که وای براحوال کسانیکه به انچه می گویند خود عمل نمی کنند...نترس اون بدبخت را خدا حسابشو میرسه.ولی تو حق نداری عابروی اورا پیش بقیه بریزی....وظیفه تو این است که اگر کلامش حق است به ان عمل کنی نه اینکه خود عمل نکنی تازه عابروش هم بریزی...

تازه

قرار نیست زود قضاوت کنی..شاید جریان آنطور که تو دیده ای نیست و پشت پرده ای درکار است...شاید همین یکبار فریب خورده ودرادامه راه همچین اشتباهی را تکرار نخواهد کرد..

پس سعی کن به جای این حرفها دیدت را نسبت به این قضیه عوض کنی و به قول معروف از آب گل آلود ماهی بگیری...



۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۰۰

عبادت های روزانه را دست کم نگیر...

يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۲۱ ق.ظ

به نام خالق هستی

جالبه!!!

حرف بعضی تخصیل کرده هامون  یا افراد ازخدا بی خبر جالبه...!!!

بروبابا عبادت مال افراد بیکار است...اشخاصی که کار مهمی ندارند میرن عبادت میکنند...!!!

واقعا خنده داره!!! چقدرآدم باید فکرش محدود باشه!!!چقدر آدم باید دیدش منفی و مادی باشه!!!

آیا واقعا حرفاشون حقیقت داره؟! عبادت مال آدم های بیکاره؟؟؟!!!

خیر...

اصلا...

در ارزش عبادت های فردی مثل نماز وروزه و قران خواندن وزیارات ودعاها و...همین بس که حدا به پیامبر اکرم امر نمود که بخش مهمی از شب را به عبادن ونماز وذکر سپری کن زیرا مسِئولیت سنگینی بردوش تو کذاشته شده است...

پیامبر بیکار بود که عبادت کنه؟!

کار و مسئولیت مهم تراز کار پیامبر؟!!!

پس بدانید تمام این حرف ها از آدم های شنیده میشه که:


@خود اهل نماز ودعا نیست پس میخواهد خودرا توجیه کند

یا اینقدر سرش به مادیات گرم شده که امور معنوی نزدش کمرنگ شده وانرا بی ارزش می داند ویا...

 @واقعا برای چنین افرادی متاسفم..چون عمرخودرا دارند در تباهی می گذرانند...


باید بدانید که یکی از مهمترین فلسفه های عبادت این است که شخص خودساخته می شود ودربرابر گناه اراده معنوی پیدا میکند...جوانان باید ازهمین الان معنویت خودرا با عبادت تقویت کنند تا دراینده به نحو احست تصمیم گیری کنند واز انچه دررراه خدا ومعنویت نیست پرهیز کنند...واین خیلی مهم است...


سعی کنید درروز نمازهایتان سروقت بخوانید ودر کنار ان یک زیارت عاشورایی قرانی سجده ای ...انجام دهید مطمئن باشید اراده تان قوی خواهد شد وخود خواستار معنویت بیشتری خواهی بود...



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۲۱

دانشجویان آبکی...

شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۱۶ ب.ظ

به نام خالق هستی

حال وهوای دانشجویان کنونی ما

دانشجویان امروزی ما نمی دانم چرا از یک غرور خاصی برخوردارند...چند نمونه از ویژگی های دانشجوهایمان را مرور می کنیم....

@ته کار را در می آوری می بینی نمراتش را با ده و یازده پاس می کند ولی جلو اینو اون شخصیت علمی به خود می گیرد و می خواد ی خودی نشان بدهد....


@شاید تو عمرش یک کتاب از دین ومذهبش نخوانده ولی برای نمره بالا آوردن فلان درس ساعتها می شیند خرخونی می کند...


@خیلی هاشون وقت خود را به بازی ها کامپیوتری و اندرویدی می گذرانند و درس های خودرا با 10 پاس می کنند  بعداز فارغ التحصلی اش هیچ تخصصی از کارش بلد نیست بعدهم می اید می گوید مملکت خرابه و کار نیست...


@درس خون هاشون هم می چسبند به درس و کتاب و دفتر...انگار نه انگار که رشته مهندسی می خونه و باید انچه راکه یاد می گیره راوارد کار کند ولی چسبیده فقط به خوندن و نمره بالا اوردن...


@خیلی هاشون اصلا حواسش به رشته تحصیلیشون نیست میره مریخ شناسی یا  فیله ماهی شناسی می خواند اخه عقل کل تخصص این رشته را کجا میخوای استفاده کنی باید بزاری در کوزه ابشو بخوری... 

@اینقدر درس ها را دست کم می گیرد که چندترم مشروط می شود و بعدم سنش میرود بالا بعد می گوید چرا استخدامم نمی کنند...

البته...این شامل همه ی دانشجوها نمیشودخیلی هاهم خیلی موفق اند وهیچ کدام از اخلاقیات ناپسندیده دانشجویی را مرتکب نمی شوند...

 

 این ها گوشه ای از غفلت های دانشجویی مملکت ما است...


امیدوارم بعداز فارغ التحصلیتون تو همون شرکت پی اس فوتبال استخدامتون کنند...


بخواب...در اینده به دانشجوی متخصص خواب نیاز داریم جهت پذیرش در شرکت دولتی ایرانول

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۱۶

بزرگی وبزرگواری روح

شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۱۲ ب.ظ

به نام خالق  هستی

@روح انسان خاصیت شکل پذیری دارد...

روح انسان هم میتواند بزرگ باشد وهم میتواند بزرگوار باشد...

اگر بزرگوار باشد مسلما پس بزرگ هم خواهد بود ولی هربزرگی روح نمی تواند بزرگوار باشد...

هرکسی همت بزرگی داشته باشد پس روح بزرگی هم خواهد داشت همت کوچک نشان از روح کوچک است...


همت بزرگ در راه علم ودانش

برای مثال بعضی ها در راه علم همت بزرگی به خرج می دهند و روز به روز خواستار اطلاعات بیشتری هستند وبعضی هاهم به یک دیپلم بسنده میکنند اهل علم و دانش نیستند...

البته همت در راه کسب دانش هم خود هم کمالات دارد و هم ضلالت

کسی که در پی دانش های بیخود و بی مصرفی که صرفا برای علاقه میرود این اگر ضلالت نباشد خسران را حتما خواهد بود

و یا دانشمندی که در پسی کسب بمب اتم است که در اینده با تهدید این بمب برای کشورهای دیگر باشد ایا این جز ضلالت و بدبختی است؟؟؟

برای مثلا ابوریحان کسی بود که دربستر مرگ هم داشت ازفقیهی که برای عیادتش امده بود سوال فقهی می پرسید وباخود میگفت بدانم وبمیرم بهتر است که ندانم وبمیرم...این همت بزرگ درراه دانش مطلوب است و برای روح بزرگواری هم می اورد...


همت بزرگ دردراه کسب مال وثروت

بعضی هاهم همت شان در کسب مال وثروت می باشد به نحوی که از خواب و اسایش وراحتی های دیگرش می گذرد که مال بیشتری بدست آورد...

به نظر شما این همت ستودنی است؟ آیا انسان برای مال وثروت به دنیا امده است؟ این همت اصلا برای روح انسان بزرگواری نمی آورد وانسان را به کمالات نمی رساند...


همت بزرگ درراه پست ومقام

خیلی هاهم چنان برای برای پست ومقام تلاش میکنند که گویی مقصد نهایی شان یک مقام است وتمام..

برای مثال خیلی ها دربهترین دانشگاه ها برای یافتن یک جایگاه والای مادی درس می خوانند...

نادرشاه کسی بود که اینقدر سرش به حکومت و غارت کشورها مشغول بود که بعضی اوقات چهارپنج روز وقت نمی کرد چکمه های خود را ازپا دربیاورد..آدمی بخواهد مثل نادر باشد دیگر نمی تواند روی پرقو بخوابد.نمی تواند آسایش داشته باشد...


واما بزرگواری روح...

انسان می تواند با همت های بلند دریک موضوع روح خودرا بزرگ کنند ولی همت درصورتی بزرگواری  برای روح می آورد که آن همت برای انسان کمالات و انسانیت بیاورد مثل

همت در کمک به دیگران..

همت در عبادت کردن زیاد...

همت دردرس خواندن بانیت خدایی و....

بنابراین روحی از بزرگواری برخوردار است که دارای همت های مطلوب باشد نه همت هایی مثل همت درکسب مال وثروت...



۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۱۲

انسان وآرزوها

جمعه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۲۲ ق.ظ
به نام خالق هستی
هرانسانی از ازندگی کردن هدفی دارد خیلی ها ارزو دارند که یکی از پولدارترین شخص دردنیا شوند...خیلی ها آرزو دارند بهترین پزشک از دانشگاه فلان باشند و...

 محیط زندگی...اخلاقیات ونوع زندگی کردن فامیلها و وابستگان برای انسانها آرزو درست میکنند...


 ولی تمام این آرزها باتوجه به جویات است که انسان درون آنها قرار میگیرند مگرنه تمام انسانها فطرتا خواستار رسیدن به خدا هستند
معمولا کسانیکه از اهداف معنوی برای خود ندارند معلوم است که ازمعنویت بالایی برخواردار نیستنو و دربند مادیات هستند...
 انسان هرچه ظرفیت معنویتش بیشتر شود معمولا اهداف معنوی پیدا خواهد کرد...
 انسان هرچه طاعتش بیشتر شود ظرفیت معنوی بیشتر پیداخواهدکرد..
شکرنعمت نعمتت افزان کند کفرنعمت از کفت بیرون کند مصداق همین بحث است انسان هرچه برای نعمتهای خدا شکرگذار باشد خدا ظرفیت بیشتری برای نعمتها بهش خواهد داد...

انسان و تنوع طلبی
همه ما میدانیم که انسان بسیار متنوع طلب است...انسان هرچقدرهم پی مال وثروت برود بیشتر تشنه تر میشود...
طمع انسان دو بعد دارد...بعد مثبتوووبعد منفیوو
بعد مثبت: اینکه انسان تشنه علم ودانش ومعنویت وامثال اینها باشد خوب است وانسان را به هدف حقیقی نزدیکتر میکند...

بعد منفی: ولی طمع انسان ذرزمینه مال وثروت وشهوت وامثال چنین خواسته های نفسانی نه تنها انسان سیراب میشود بلکه روزبه روز تشنه تر ودرباتلاق طمع فروتر میرود و لحظه به لحظه انسان راازاهداف خدایی دور و دورتر خواهدکرد... 

فلسف تنوع طلبی انسان: حقیقت این است که انسان یک موجودی آسمانی است وبرای انجام ماموریت به زمین فرستاده شده است...بخاطرهمین است که انسان پی هرچیز به جز خدا رود سیراب نمیشود وتشنه تر خواهدشد...گمشده ی انسان خداست وانسان فطرتا دنبال خدا می گردد هرچند شاید به اشتباه پی چیزهای دیگر برود ولی او ذاتا  خدا را خواستار است...





۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۵ ، ۰۲:۲۲

کلیات عبادت دو

جمعه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۵۹ ق.ظ

به نام خالق هستی

عبادت واراده معنوی...

گفتیم هرکاری که اطاعت ازخداباشد می توان انرا عبادت نامید...

 عبادت کردن علاوه بر منافع معنوی منافع دنیوی هم به دنبال دارد...


منافع معنوی

تسلط بر نفس اماره

تسلط برقوه خیال وفکر

دخل وتصرف بر دنیای مادی

معرفت قلبی ودینی

بصیرت دل 

عاشق واقعی شدن


@منافع مادی ودنیایی

 @عابرومند نزد مردم

@پاکسازی از رذایل اخلاقی همچون حسد وکینه وطمع و...

@قانع شدن از نعمت های مادی

@زندگی با آسایش

و...


عبادت وریاضت نفس:

هرکسی یک ظرفیتی از عبادت کردن دارد که این ظرفیت به عواملی همچون اعمال ماقبلی.تربیت خانوادگی ومحیط زندگی و...بستگی دارد...

برای مثال یک شخص ظرفیت دارد که میلیونی انفاق کند وکسی هم هست حتی شاید وضعش بهترهم باشد ولی کمتر انفاق میکند واین ظرفیت معنوی را نشان میدهد...

یا یک شخص چنان ظرفیتی دارد که 24ساعت را هشت ساعت فقط مشغول نمازخواندن وقران خواندن وزیارات وانواع دعاها مشغول میشود..یک نفر هم درطول روز نمازهای یومیه رافقط به عبادت میگذراند واین هم  ظرفیت معنوی رانشان میدهد...

ماباید سعی کنیم ظرفیت معنوی را زیاد کنیم....شخصی که تلاش کند کم کم نمازهایش را آرام تر وباحوصله تر بخواند ودرروز سعی کند یک زیارت عاشورایی یک ال یس ویا دعاهای دیگر...اینها باعث میشود ظرفیت عبادی ومعنوی انسان بیشتر شود...

تقوا ظرفیت عبادی انسان را فوق العاده افزایش میدهد...یعنی اگر شخص سعی کند دربرابر گناه ایستادگی کند وبه گناه آلوده نشود این باعث میشود شخص ظرفیت عبادت کردنش زیاد نشود...










۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۵۹

کلیات عبادت

چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۲۴ ب.ظ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۲۴

کلیات گناه چهار

يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۳۲ ب.ظ

راست نویسبه نام خالق هستی

توجیه و دلیل تراشی برای گناه




یک موقع هست انسان گناه میکند ولی بعداز ان پشیمان میشود...ولی یه موقع هم هست انسان گناه میکند بعد نه تنها پشیمان نمیشود بلکه گناه خودرا توجیه میکند گویی ازکار خود راضی است ومیخواهد گناه خود را یک کار معمولی وحتی یک کار خوب ومطلوب جلوه دهد واینجاست که گناه توجیه کردن از خود گناه بیشتر است....خ

خداوند درقران می فرماید (بل الانسان علی نفسه بصیره لو القی معاذیره قیامت ایه 14و15 بلکه انسان خودش بروضع خود آگاه است هرچند درظاهر برای خود عذرهایی بتراشد

توجیه گناه باعث میشود جامعه رنگ گناه به خود بگیرد وکم کم گناه درجامعه رواج پیداکند ویک کار روزمره شود..هرگناهی یک حالت بدتر دارد وآن توجیه گناه است...هیچ گناهی بدتر از توجیه گناه نیست زیرا توجیه گر نه تنها فکر توبه نیست بلکه ب فکر سرپوشی گناه است...از بدترین عواقب گناه ان است که باعث میشود که شخص راه هالی اصللاح بررویش بسته شود و گاه واقعیت هارا درنظر او مسخ ودگرگون می سازد...

 کسی که گناه خودرا توجیه میکند درحقیقت از کار خود پشیمان نیست و برای انجام دادن دوباره سعی به توجیه و عادی جلوه دادن گناه میکند...مثل کسی که سیگار میکشد تا ب او می گوییم چراسیگار میکشی می گوید مشکلات جامعه فکرمان را بدجور مشغول کرده لذا اینجوری گناه خودرا توجیه میکند...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۳۲

انسان وراه های شناخت...

پنجشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۵، ۰۳:۱۸ ب.ظ

به نام خالق هستی

انسان که ب یه چیز علمی دارد پس انرا شناخته است...

انسان ازراه های مختلف شناخت کسب میکند.یکی از راه های مهم شناخت توسط انسان مقایسه کردن است...

اساسا انسان یک چیزی را میشناسد چون نقطه مقابل انرا شناخته است...مثلا انسان تاریکی را درک میکند چون نور را قبلا درک کرده است..میداند اگر نور دریک جا نباشد پس حتما آنجا تاریک است...

لذا اگر نوری وجود نداشت انسان تاریکی را درک نمیکرد.سایه را درک نمیکرد و...ویا مثلا علم ودانش را درک میکند چون میداند  نقطه مقابله ان جهل ونادان است...تشنه است پس آب میخواهد حال اگر تشنه بود وچیزی ب نام اب وجود نداشت دیگر درطلب آب نبود بلکه فقط میگفت چه حال بدی دارم وچگونه باید خوب شوم...

.پس انسان چیلی از وجودهارا با مقایسه ونقطه مقابل دیدن ان میشناسد...


لذا

     بخاطرهمین است  که شناخت حدا در حدتوان انسان نیست وانسان درشناخت وجود خدا عجزوناتوان است...

چون خدا نقطه مقابلی ندارد که انسان بخواهد خدا را باآن مقایسه کند..خداوند مثل ومانندی ندارد و نقطه مقابل هم برای ان تصور نمیشود یعنی نمیتوان بی خدایی را درک کرد تا خدارا شناخت...

دراصل خدا نمیتوان وجود نداشته باشد.الله نور السماوات والارض...بخاطر همین انسان ازراه مقایسه ونقطه مقابل دیدن نمیتواند ب شناخت خدا دسترسی پیدا کند...

پس برا شناخت خدا ان هم درحد جزیی که انسان را کفایت کند باید سراغ راه هایی مثل عقل واستدلال...تفکر درافرینش...فطرت ادمی و... ب وجود خدا پی برد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۱۸

کلیات گناه3...

جمعه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۲۵ ب.ظ
به نام خالق هستی.

مهمترین زمینه های گناه
انسان هرکاری که میکند دلیلی برای خوددارد وتا یک منفعت یک لذت یک مزیتی برایش نداشته باشد ان کاررا انجام نمیدهد...
انسان گناه میکند پس حتما دلیلی دارد..چه دلیلی؟ آیا گناه برایش فایده ای دارد؟ایا چیزی باگناه کردن بدست می اورد؟ گناه کردن چه منفعتی برایش دارد؟!!!
 گناه کردن دلالی دارد که ما به شرح مختصری از آنها می پردازیم...
 
لذت گناه
لذت داشتن یکی از مهم ترین دلایل گناه کردن انسان است....انسان می بیند لذت دارد پس انجام میدهد...شهوت جنسی یکی ازمهمترین لذت های انسان است پس دوست دارد به آن لذت برسد.غیبت کردن برایش لذت دارد چون کینه ی خودرا ازدلش بیرون میریزد..لذا هرگناهی برای انسان یک لذتی دارد و انسان مشتاق آن لذت هاست...
نفس اماره

نفس اماره یار وفادار گناه است...به نحوی که باتمام گناهان موافق است ومشتاق تمام لذت ها میباشد..این نفس دائم به انسان خطاب مسکند که فلان کاررا دوت دارم پس انجامش بده به هیچ چیزی قانع نیست ومیخواهد همه را تجربه کند...درماه رمضان شیطان ها درغل وزنجیرند پس اگرانسان گناه کند به ندای نفس اماره اش گوش اده نه به شیطان...دشمن ترین دشمن انسان همین نفس اماره است..

شیطان
 شیطان نیز بوسیله خود ویارانش وباهمدستی نفوس اماره ولذت های گناهان  سعی میکند انسان را به چالش بکشد..شیطان تمام لذتهای گناهان را یادآور انسان میکند.سعی میکند گناهن را نزد انسان لذتبخش شیرین جذاب وارزشمند جلوه دهد ودراین راه بسیار ماهر عمل میکند به نحویکه انسان خیال میکند این تصورات درفکرخودش هست ولی غافل ازآنکه شیطان دارداین حرفهارا به او القا میکند...
فرهگ وجامعه زندگی
ازمهم ترین عوامل گناه فرهنگ ونوع زندگی مکانی است که انسان ها زندگی میکندد...درجامعه ای که همه بی حجاب وبی غیرت رشد کرده اند واصلا چنین کارهایی را بد نمی دانند زمینه گناه کاملا محیا است...
رزق وروزی حرام
ایمان سست وعبادت کم
معاشرت بامردم ازخدا بی خبر
و...ازعواملی است برای زمینه انواع گناهان...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۲۵